Tagامتیازات و

امتیازات Forza Horizon 3؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

امتیازات Forza Horizon 3؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

از قدیم گفته اند هیچ پادشاهی ماندگار نیست. شاید روزگاری از گرن توریسمو با عنوان بهترین بازی شبیه سازی کنسول ها یاد می شد اما مایکروسافت با فرنچایز فورتزا نشان داد که دست بالای دست بسیار است. شروع تمامی این اتفاقات را می توانیم نسل هفتم بنامیم.

پس از موفقیت هایی گوناگون گرن توریسموها و وعده های عجیب سونی پیرامون قدرت کنسولش، بازیکن ها منتظر بودند تا طعم جدید رانندگی به دست پخت ژاپنی ها را بچشند. با این وجود به واسطه تاخیرهای فراوان گرن توریسمو 5، علاقه مندان برای داشتن تجربه ای نسل هفتمی از فرنچایز محبوب خود مجبور شدند تا پنج سال به انتظار بنشینند.

برای آشنایی بیشتر با فورتزا هورایزن 3 مقاله را از دست ندهید.

جالب اینجاست عنوان نهایی هم نتوانست همانند قسمت های پیشین با استقبال منتقدها مواجه شود. آن سوی میدان مایکروسافت را داشتیم. ردموندی ها 2005 اولین عنوان از فرنچایز فورتزا را به انتشار رساندند. قسمت های بعدی هم به ترتیب سال های 2007 و 2009 منتشر شدند؛ بازی هایی که همگی توانستند بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدین و بازیکن ها دریافت کنند.

با قسمت چهارم فورتزا بود که مایکروسافت چکش نهایی را کوبید و نشان داد که اکس باکس «بهشت ریسینگ بازها» است. حدود چند روز تا انتشار عنوان جدید این فرنچایز با نام Forza Horizon 3 برای پی سی و اکس باکس وان باقی مانده و ما هم همانند همیشه تصمیم گرفته ایم نگاهی به نقدهای بازی بیندازیم. اگر دوست دارید با المان های مثبت و منفی این عنوان آشنا شوید، با ما همراه باشید.

فورتزا هورایزن 3 اولین عنوان نسل هشتمی مایکروسافت است که توانست میانگین امتیازی بالای 90 به دست بیاورد.

پیش از پرداخت به بررسی های این عنوان، بد نیست بدانید هورایزن یک عنوان فرعی از فورتزا است. سال 2012 مایکروسافت تصمیم گرفت ریسک کرده و این فرصت را به استودیوهای خود بدهد تا دنیای فورتزا را گسترش دهند. به همین خاطر شاهد عنوانی متفاوت با فورتزا موتور اسپورت ها بودیم که روی المان های آرکید گونه و جهان باز تاکید داشت. از همان 2012 بود که انتشار فورتزاها سالیانه شد.

بیایید ابتدا به داستان بپردازیم. معمولا هنگامی که از سبک ریسینگ نام می بریم، بازیکن ها انتظاری از داستان ندارند. ساده تر بگوییم، داستان تنها یک محرک برای ادامه بازی است. از فورتزا هورایزن 1 که استودیو سازنده به ساخته اش بخش داستانی را افزود، بعضی منتقدها نسبت به این قسمت انتقاداتی داشتند. چون خواهان روایت هیجان انگیز تری بودند.

منتقدین Shacknews و Metro Game Central هورایزن 3 را بهترین عنوان سری فورتزا خواندند.

همین مسئله را با فورتزا هورایزن 3 شاهد هستیم که بین بررسی ها Attack of the Fanboy یکی از وب سایت هایی بود که به این بخش اشاره داشت. بنابراین انتظارات خود از داستان را پایین بیاورید. از داستان که فاصله بگیریم به گیم پلی می رسیم. جالب ترین نکته ای که بین بررسی ها می توانستید ببینید، این بود که خیلی ها باور داشتند بازی کامل ترین فورتزا است.

جالب اینجاست آن ها نگران هستند که استودیو سازنده چگونه می خواهد عنوانی بهتر از هورایزن 3 به انتشار برساند. منتقدهای Cheat Code Central و Gaming Age با بررسی های خود به این مسئله اشاره کردند. با توجه به نقدها گیم پلی هورایزن 3 تفاوت های چندانی با قسمت های قبلی نداشته و Playground Games سعی به بهبود بخش های گوناگونش کرده است.

Forza Horizon 3-4

وقتی می گوییم «چندان» یعنی نباید انتظار انقلاب داشته باشید. اینجا منتقدها به دو دسته تقسیم شده اند. دسته ابتدایی کسانی هستند که به همین تغییرات راضی بوده و آن را مناسب هورایزن 3 دانسته اند. گروه دوم را هم می توانیم مخالفین بنامیم. Tyler Treese از وب سایت [به بازی امتیاز 70 داد] از همین افراد بود که انتظار پیشرفت های بیشتری برای گیم پلی داشت.

بر اساس گفته Dean James از [به بازی امتیاز 90 داد] بازی نسبت به فورتزاهای قبلی آشنا بوده و همانند همیشه استودیو سازنده ترکیبی فوق العاده از آرکید و شبیه سازی را به ارمغان آورده تا بازیکن های هاردکور [حرفه ای] و کژوال [کم تجربه] بتوانند از تجربه خود بیشترین لذت ممکن را ببرند.

بخش چند نفره بازی هم با استقبال منتقدها مواجه شد. کنار المان های مثبت قسمت های قبلی، اکنون می توانید با دوستان خود هم بخش تک نفره را انجام دهید. با وجود این که بازیکن های پی سی و اکس باکس باکس قابلیت انجام بازی با یکدیگر را دارند، طبیعتا وجود این قسمت خیلی هیجان انگیز است.

Luke Reilly از [به بازی امتیاز 95 داد] هم که از همان ابتدا به تعریف از ساخته Playground Games پرداخت، گفت شاید ماشین ها ستاره ی نمایش هورایزن 3 باشند اما این محیط است که صحنه را به دست خواهد گرفت. او افزود که توجه به جزییات فوق العاده بوده و انگار بازیکن به استرالیای واقعی قدم گذاشته است؛ از نشان گذاری جاده ها و تابلوهای خیابان بگیرید تا رنگ سطح زباله ها همگی با وسواس طراحی شده اند.

محیط هورایزن 2 نسبت به هورایزن 1 سه برابر بزرگ تر بود. Playground Games برای بازی جدیدش پا را فراتر گذاشت و عنوانی دو برابر عظیم تر از قسمت پیشین ساخت. جالب اینجاست جذابیت های استرالیای هورایزن 3 تنها به بزرگی محیط محدود نشده و گستردگی آب و هوایی هم از المان های مثبت این عنوان به شمار می رود. بازی شش اکوسیستم متفاوت دارد که به اعتقاد گفته Attack of the Fanboy و Shacknews تمام آن ها فوق العاده هستند.

این حرف ها زمانی رنگ و بوی جالب تری به خود می گیرند که بخشی از حرف های Dean James را به آن ها اضافه کنیم. به اعتقاد او فیزیک رانندگی هورایزن 3 همانند گذشته عالی بوده و بسته به ماشین، ارتقا آن ها یا منطقه آب و هوایی باید منتظر رانندگی متفاوتی باشید. همچنین بد نیست بدانید می توانید بین بیش از 300 ماشین هر کدام را که خواستید خریداری کنید.

بر اساس گفته منتقدها هم تعداد اتوموبیل ها برای عنوانی از این سبک مناسب است. جدا از این هر کدام طراحی فوق العاده دارند. از دیدگاه گرافیکی بررسی ها نشان می دادند که با یکی از زیباترین بازی های اکس باکس وان مواجه هستید. به اعتقاد Luke Reilly که گستردگی منطقه ها را یکی از بهترین بخش های هورایزن 3 خواند، نورپردازی شگفت انگیز بوده و سایه ها هم طبیعی هستند.

منتقد IGN دو انتقاد از بازی داشت؛ یکی از آن ها به وسعت کم بعضی از منطقه ها باز می گردد. دومین ایراد او از بازی را هم می توانیم به شباهت فوردهای سه هورایزن بنامیم. با وجود این که بین بعضی کشور ها، ماشین های متفاوتی می بینیم اما اتوموبیل های فورد هورایزن ها چندان این مسئله را رعایت نکرده اند.

جالب اینجاست به واسطه سیستم روشنایی جدیدی که Playground Games به کار گرفته، نورپردازی هر منطقه مشابه یکدیگر نیست. IGN افزود که هزینه این گرافیک فوق العاده فریم ریت 30 [همانند هورایزن های قبلی] است که بیشتر قسمت ها قفل بوده و بازیکن می تواند تجربه ای روان داشته باشد. Attack of the Fanboy گفت فورتزا ها همیشه گرافیک استثنایی داشته و هورایزن 3 هم با جزییات فراوان ماشین و منطقه ها توانسته پایش را فراتر بگذارد.

M3 بخش دیداری بازی را باشکوه خواند. منتقد Eurogamer Italy اذعان داشت که ساخته Playground Games با گرافیک فوق العاده، وجود قابلیت های HDR [رنگ بندی بهتر] و Xbox Play Anywhere [با خرید بازی روی اکس باکس یا ویندوز 10، نسخه دیگر را رایگان دریافت می کنید] توانسته تا آینده اکس باکس را نزدیک کند. Spazio Games هم گفت که هورایزن 3 مرزهای جدیدی از بازی های رانندگی را به وجود آورد.

forza-horizon-3-maloo-w600

تمام این حرف ها نشان می دهند Playground Games از آزمون خود سربلند بیرون آمده است. خوشبختانه آن ها برای بخش شنیداری هم سنگ تمام گذاشته اند. هورایزن 3 چندین ایستگاه رادیویی متفاوت داشته و می توانید از تمام آن ها استفاده کنید. با وجود این که بعضی منتقدین گفته بودند تعداد معدودی از ترک ها برای سبک ریسینگ آشنا هستند [انتظار قطعه های ساختار شکنانه تر داشتند] اما همچنان می توانید تجربه ای هیجان انگیز برای خود به ارمغان بیاورید.

اگر هم خواهان قطعه های بیشتری هستید، نگران نباشید. با استفاده از بخشی که Playground Games به ساخته اش افزوده هم اکنون می توانید آهنگ های خود را به هورایزن 3 اضافه کنید. این قسمت از جمله المان هایی بود که با استقبال منتقدها مواجه شد. همچنین بر اساس گفته Luke Reilly صداگذاری هم نسبت به گذشته بهبودهایی داشته و با بهترین صداگذاری فورتزاها [حتی موتور اسپورت] مواجه هستید.

65223cc4-0d1b-4665-90f9-32c158b46d0a.jpg-n=Ford_ShelbyGT350R_WM_ForzaHorizon3_PreOrder_story-w600

به اعتقاد We Got This Covered بازی مشکلات فنی داشته و گاهی اوقات هم کاهش فریم ریت خواهید دید.

تقریبا عادت کرده ایم هنگام انتشار عنوانی که خیلی ها به انتظارش نشسته اند، منتقدی خلاف جهت جریان آب شنا کرده و نقدی عجیب را بنویسد. متاسفانه هورایزن 3 هم نتوانست از این مسئله جان سالم به در ببرد و وب سایت IBTimes UK به بازی امتیاز 40 را داد. به یاد داشته باشید که قرار نیست تمام منتقدها روی یک اثر اتفاق نظر داشته باشند. به همین خاطر است وب سایت هایی همانند متاکریتیک یا روتن تومیتوز به وجود آمده اند.

اما همیشه باید بین نقد و نمره ای که می بینیم، تناسب باشد. بررسی IBTimes UK نه تنها این مسئله را رعایت نکرده بود، با بررسی اش نتوانست امتیازش را توجیه نماید. چون پیشتر هم چنین اتفاقاتی را دیده بودیم، تصمیم گرفتیم با هورایزن 3 به آن بپردازیم. تنها به واسطه یک یا چند نمره خود را ناراحت نکنید و بیشتر به تجربه بازی اهمیت دهید. حرف های خود را همین جا به پایان می رسانیم و شما را به تماشای نمرات این عنوان دعوت می کنیم:

Telegraph – 100
Trusted Reviews – 100
ZTGD – 100
Windows Central – 100
Sporting News – 100
Digital Spy – 100
Gaming Age – 100
MondoXbox – 98
Cheat Code Central – 96
God is a Geek – 95
IGN – 95
Lazygamer – 95
Game Informer – 93
Atomix – 92
Metro Game Central – 90
SpazioGames – 90
Hardcore Gamer – 90
GameSpot – 90
Digital Chumps – 88
Polygon – 85
Game Revolution – 80
CGMagazine – 80
We Got This Covered – 70
IBTimes UK – 40

میانگین امتیازی بازی تاکنون به صورت زیر بوده است:

وب سایت با 65 نقد – 91
وب سایت با 42 نقد – 90

The post appeared first on .

امتیازات Forza Horizon 3؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

از قدیم گفته اند هیچ پادشاهی ماندگار نیست. شاید روزگاری از گرن توریسمو با عنوان بهترین بازی شبیه سازی کنسول ها یاد می شد اما مایکروسافت با فرنچایز فورتزا نشان داد که دست بالای دست بسیار است. شروع تمامی این اتفاقات را می توانیم نسل هفتم بنامیم.

پس از موفقیت هایی گوناگون گرن توریسموها و وعده های عجیب سونی پیرامون قدرت کنسولش، بازیکن ها منتظر بودند تا طعم جدید رانندگی به دست پخت ژاپنی ها را بچشند. با این وجود به واسطه تاخیرهای فراوان گرن توریسمو 5، علاقه مندان برای داشتن تجربه ای نسل هفتمی از فرنچایز محبوب خود مجبور شدند تا پنج سال به انتظار بنشینند.

برای آشنایی بیشتر با فورتزا هورایزن 3 مقاله را از دست ندهید.

جالب اینجاست عنوان نهایی هم نتوانست همانند قسمت های پیشین با استقبال منتقدها مواجه شود. آن سوی میدان مایکروسافت را داشتیم. ردموندی ها 2005 اولین عنوان از فرنچایز فورتزا را به انتشار رساندند. قسمت های بعدی هم به ترتیب سال های 2007 و 2009 منتشر شدند؛ بازی هایی که همگی توانستند بازخوردهای مثبتی از سوی منتقدین و بازیکن ها دریافت کنند.

با قسمت چهارم فورتزا بود که مایکروسافت چکش نهایی را کوبید و نشان داد که اکس باکس «بهشت ریسینگ بازها» است. حدود چند روز تا انتشار عنوان جدید این فرنچایز با نام Forza Horizon 3 برای پی سی و اکس باکس وان باقی مانده و ما هم همانند همیشه تصمیم گرفته ایم نگاهی به نقدهای بازی بیندازیم. اگر دوست دارید با المان های مثبت و منفی این عنوان آشنا شوید، با ما همراه باشید.

فورتزا هورایزن 3 اولین عنوان نسل هشتمی مایکروسافت است که توانست میانگین امتیازی بالای 90 به دست بیاورد.

پیش از پرداخت به بررسی های این عنوان، بد نیست بدانید هورایزن یک عنوان فرعی از فورتزا است. سال 2012 مایکروسافت تصمیم گرفت ریسک کرده و این فرصت را به استودیوهای خود بدهد تا دنیای فورتزا را گسترش دهند. به همین خاطر شاهد عنوانی متفاوت با فورتزا موتور اسپورت ها بودیم که روی المان های آرکید گونه و جهان باز تاکید داشت. از همان 2012 بود که انتشار فورتزاها سالیانه شد.

بیایید ابتدا به داستان بپردازیم. معمولا هنگامی که از سبک ریسینگ نام می بریم، بازیکن ها انتظاری از داستان ندارند. ساده تر بگوییم، داستان تنها یک محرک برای ادامه بازی است. از فورتزا هورایزن 1 که استودیو سازنده به ساخته اش بخش داستانی را افزود، بعضی منتقدها نسبت به این قسمت انتقاداتی داشتند. چون خواهان روایت هیجان انگیز تری بودند.

منتقدین Shacknews و Metro Game Central هورایزن 3 را بهترین عنوان سری فورتزا خواندند.

همین مسئله را با فورتزا هورایزن 3 شاهد هستیم که بین بررسی ها Attack of the Fanboy یکی از وب سایت هایی بود که به این بخش اشاره داشت. بنابراین انتظارات خود از داستان را پایین بیاورید. از داستان که فاصله بگیریم به گیم پلی می رسیم. جالب ترین نکته ای که بین بررسی ها می توانستید ببینید، این بود که خیلی ها باور داشتند بازی کامل ترین فورتزا است.

جالب اینجاست آن ها نگران هستند که استودیو سازنده چگونه می خواهد عنوانی بهتر از هورایزن 3 به انتشار برساند. منتقدهای Cheat Code Central و Gaming Age با بررسی های خود به این مسئله اشاره کردند. با توجه به نقدها گیم پلی هورایزن 3 تفاوت های چندانی با قسمت های قبلی نداشته و Playground Games سعی به بهبود بخش های گوناگونش کرده است.

(image)

وقتی می گوییم «چندان» یعنی نباید انتظار انقلاب داشته باشید. اینجا منتقدها به دو دسته تقسیم شده اند. دسته ابتدایی کسانی هستند که به همین تغییرات راضی بوده و آن را مناسب هورایزن 3 دانسته اند. گروه دوم را هم می توانیم مخالفین بنامیم. Tyler Treese از وب سایت [به بازی امتیاز 70 داد] از همین افراد بود که انتظار پیشرفت های بیشتری برای گیم پلی داشت.

بر اساس گفته Dean James از [به بازی امتیاز 90 داد] بازی نسبت به فورتزاهای قبلی آشنا بوده و همانند همیشه استودیو سازنده ترکیبی فوق العاده از آرکید و شبیه سازی را به ارمغان آورده تا بازیکن های هاردکور [حرفه ای] و کژوال [کم تجربه] بتوانند از تجربه خود بیشترین لذت ممکن را ببرند.

بخش چند نفره بازی هم با استقبال منتقدها مواجه شد. کنار المان های مثبت قسمت های قبلی، اکنون می توانید با دوستان خود هم بخش تک نفره را انجام دهید. با وجود این که بازیکن های پی سی و اکس باکس باکس قابلیت انجام بازی با یکدیگر را دارند، طبیعتا وجود این قسمت خیلی هیجان انگیز است.

Luke Reilly از [به بازی امتیاز 95 داد] هم که از همان ابتدا به تعریف از ساخته Playground Games پرداخت، گفت شاید ماشین ها ستاره ی نمایش هورایزن 3 باشند اما این محیط است که صحنه را به دست خواهد گرفت. او افزود که توجه به جزییات فوق العاده بوده و انگار بازیکن به استرالیای واقعی قدم گذاشته است؛ از نشان گذاری جاده ها و تابلوهای خیابان بگیرید تا رنگ سطح زباله ها همگی با وسواس طراحی شده اند.

محیط هورایزن 2 نسبت به هورایزن 1 سه برابر بزرگ تر بود. Playground Games برای بازی جدیدش پا را فراتر گذاشت و عنوانی دو برابر عظیم تر از قسمت پیشین ساخت. جالب اینجاست جذابیت های استرالیای هورایزن 3 تنها به بزرگی محیط محدود نشده و گستردگی آب و هوایی هم از المان های مثبت این عنوان به شمار می رود. بازی شش اکوسیستم متفاوت دارد که به اعتقاد گفته Attack of the Fanboy و Shacknews تمام آن ها فوق العاده هستند.

این حرف ها زمانی رنگ و بوی جالب تری به خود می گیرند که بخشی از حرف های Dean James را به آن ها اضافه کنیم. به اعتقاد او فیزیک رانندگی هورایزن 3 همانند گذشته عالی بوده و بسته به ماشین، ارتقا آن ها یا منطقه آب و هوایی باید منتظر رانندگی متفاوتی باشید. همچنین بد نیست بدانید می توانید بین بیش از 300 ماشین هر کدام را که خواستید خریداری کنید.

بر اساس گفته منتقدها هم تعداد اتوموبیل ها برای عنوانی از این سبک مناسب است. جدا از این هر کدام طراحی فوق العاده دارند. از دیدگاه گرافیکی بررسی ها نشان می دادند که با یکی از زیباترین بازی های اکس باکس وان مواجه هستید. به اعتقاد Luke Reilly که گستردگی منطقه ها را یکی از بهترین بخش های هورایزن 3 خواند، نورپردازی شگفت انگیز بوده و سایه ها هم طبیعی هستند.

منتقد IGN دو انتقاد از بازی داشت؛ یکی از آن ها به وسعت کم بعضی از منطقه ها باز می گردد. دومین ایراد او از بازی را هم می توانیم به شباهت فوردهای سه هورایزن بنامیم. با وجود این که بین بعضی کشور ها، ماشین های متفاوتی می بینیم اما اتوموبیل های فورد هورایزن ها چندان این مسئله را رعایت نکرده اند.

جالب اینجاست به واسطه سیستم روشنایی جدیدی که Playground Games به کار گرفته، نورپردازی هر منطقه مشابه یکدیگر نیست. IGN افزود که هزینه این گرافیک فوق العاده فریم ریت 30 [همانند هورایزن های قبلی] است که بیشتر قسمت ها قفل بوده و بازیکن می تواند تجربه ای روان داشته باشد. Attack of the Fanboy گفت فورتزا ها همیشه گرافیک استثنایی داشته و هورایزن 3 هم با جزییات فراوان ماشین و منطقه ها توانسته پایش را فراتر بگذارد.

M3 بخش دیداری بازی را باشکوه خواند. منتقد Eurogamer Italy اذعان داشت که ساخته Playground Games با گرافیک فوق العاده، وجود قابلیت های HDR [رنگ بندی بهتر] و Xbox Play Anywhere [با خرید بازی روی اکس باکس یا ویندوز 10، نسخه دیگر را رایگان دریافت می کنید] توانسته تا آینده اکس باکس را نزدیک کند. Spazio Games هم گفت که هورایزن 3 مرزهای جدیدی از بازی های رانندگی را به وجود آورد.

(image)

تمام این حرف ها نشان می دهند Playground Games از آزمون خود سربلند بیرون آمده است. خوشبختانه آن ها برای بخش شنیداری هم سنگ تمام گذاشته اند. هورایزن 3 چندین ایستگاه رادیویی متفاوت داشته و می توانید از تمام آن ها استفاده کنید. با وجود این که بعضی منتقدین گفته بودند تعداد معدودی از ترک ها برای سبک ریسینگ آشنا هستند [انتظار قطعه های ساختار شکنانه تر داشتند] اما همچنان می توانید تجربه ای هیجان انگیز برای خود به ارمغان بیاورید.

اگر هم خواهان قطعه های بیشتری هستید، نگران نباشید. با استفاده از بخشی که Playground Games به ساخته اش افزوده هم اکنون می توانید آهنگ های خود را به هورایزن 3 اضافه کنید. این قسمت از جمله المان هایی بود که با استقبال منتقدها مواجه شد. همچنین بر اساس گفته Luke Reilly صداگذاری هم نسبت به گذشته بهبودهایی داشته و با بهترین صداگذاری فورتزاها [حتی موتور اسپورت] مواجه هستید.

(image)

به اعتقاد We Got This Covered بازی مشکلات فنی داشته و گاهی اوقات هم کاهش فریم ریت خواهید دید.

تقریبا عادت کرده ایم هنگام انتشار عنوانی که خیلی ها به انتظارش نشسته اند، منتقدی خلاف جهت جریان آب شنا کرده و نقدی عجیب را بنویسد. متاسفانه هورایزن 3 هم نتوانست از این مسئله جان سالم به در ببرد و وب سایت IBTimes UK به بازی امتیاز 40 را داد. به یاد داشته باشید که قرار نیست تمام منتقدها روی یک اثر اتفاق نظر داشته باشند. به همین خاطر است وب سایت هایی همانند متاکریتیک یا روتن تومیتوز به وجود آمده اند.

اما همیشه باید بین نقد و نمره ای که می بینیم، تناسب باشد. بررسی IBTimes UK نه تنها این مسئله را رعایت نکرده بود، با بررسی اش نتوانست امتیازش را توجیه نماید. چون پیشتر هم چنین اتفاقاتی را دیده بودیم، تصمیم گرفتیم با هورایزن 3 به آن بپردازیم. تنها به واسطه یک یا چند نمره خود را ناراحت نکنید و بیشتر به تجربه بازی اهمیت دهید. حرف های خود را همین جا به پایان می رسانیم و شما را به تماشای نمرات این عنوان دعوت می کنیم:

Telegraph – 100
Trusted Reviews – 100
ZTGD – 100
Windows Central – 100
Sporting News – 100
Digital Spy – 100
Gaming Age – 100
MondoXbox – 98
Cheat Code Central – 96
God is a Geek – 95
IGN – 95
Lazygamer – 95
Game Informer – 93
Atomix – 92
Metro Game Central – 90
SpazioGames – 90
Hardcore Gamer – 90
GameSpot – 90
Digital Chumps – 88
Polygon – 85
Game Revolution – 80
CGMagazine – 80
We Got This Covered – 70
IBTimes UK – 40

میانگین امتیازی بازی تاکنون به صورت زیر بوده است:

وب سایت با 65 نقد – 91
وب سایت با 42 نقد – 90

The post appeared first on .

امتیازات Forza Horizon 3؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

امتیازات Quantum Break؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

امتیازات Quantum Break؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

همیشه از Remedy به عنوان یکی از جریان سازترین استودیوهای صنعت بازی های ویدیویی یاد می شود؛ استودیویی که با ساخت بازی خاطره انگیز «مکس پین» توانست به محبوبیتی وصف نشدنی دست یابد. پس از انتشار عنوان مورد بحث، رمدی خیلی کم کارتر از گذشته شد و پس از 7 سال سرانجام ساخته بعدی خود با نام «آلن ویک» را منتشر نمود که با وجود استقبال نسبی منتقدان و بازیکنان، هیچ گاه نتوانست موفقیت های مکس پین را تکرار کند.

اکنون حدود 6 سال از این اتفاقات می گذرد و طی چند روز آتی شاهد عرضه بلندپروازانه ترین اثر این استودیو با نام کوانتوم بریک هستیم؛ عنوانی که در چند ماه گذشته با خبر مشکلات زیادی را برای مایکروسافت، ناشر بازی به ارمغان آورد. در این مطلب سعی داریم ضمن قرار دادن امتیازات بازی، نگاهی دقیق تر نیز به نقدها بیاندازیم تا ببینیم رمدی تا چه میزان در پیاده سازی ایده های خود موفق بوده. پس تا پایان همراه ما باشید.

همیشه آثار استودیو رمدی به وجود داشتن یک داستان قدرتمند معروف بوده اند. چه از مکس پین که با نشان دادن یک داستان سینمایی و احساسی در دنیای نوآر (Noir) دل بازیکنان را ربود و چه در آلن ویک که شاهد تقابل میان خیال یک نویسنده و واقعیت در روایتی روانشناخت-گونه بودیم. با این تعاریف نیز ابتدا به بخش داستانی بازی می پردازیم؛ المانی که سازندگان به شدت روی آن مانوور دادند.

متاسفانه آن طور که انتظار داشتیم سازنده نتوانست در پیاده سازی ایده های خود موفق عمل کرده و نظرات ضد و نقیض زیادی میان بررسی ها می توان مشاهده کرد. منتقدان در این بخش به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ای که از داستان لذت برده و دسته ای که گله های زیادی از این بخش داشتند. طبق سنت همیشگی ابتدا نگاهی به نقدهای مثبت می اندازیم. Alessandro Barbosa از وبسایت پیرامون داستان بازی گفت:

کوانتوم بریک نمونه دیگری است که نشان می دهد رمدی می داند چگونه باید بهتر از بقیه عمل کند. با وجود یک ماجراجویی زیبا، داستانی جذاب و مدیوم های جدید در داستان سرایی، تجربه کوانتوم بریک اختیاری نبوده و کاملا ضروری است.

البته این منتقد تنها نبوده و افراد بسیار بیشتری نیز به داستان و روایت زیبای آن اعتراف کردند که در این بین می توان به وبسایت های IGN ،Game Informer ،GamesBeat Digital Spy و… اشاره نمود. اکنون که در بخش داستان و نکات مثبت آن هستیم بیایید نگاهی به عملکرد بازیگران نیز بیاندازیم. تنها همین نکته را بگوییم که اگر بخواهیم قسمت مشترک بین نقدها را جمع آوری کنیم بدون شک عالی بودن هنرنمایی گروه بازیگری با اختلاف، گوی را از رقبا خواهد ربود.

خب به نکات منفی بخش داستانی بپردازیم. یکی از قسمت هایی که منتقدان زیادی در آن هم عقیده بودند، به پایان بد هر اپیزود باز می گردد که بر خلاف شروع خوب خود نمی توانند بازیکن را راضی نگه دارند. از طرف دیگر نیز انتخاب های داستانی محدود و روایتی نه چندان عالی باعث شده تا این بخش فاصله زیادی با یک داستان فوق العاده داشته باشد.

طبیعتا دیدن این گونه بازخورد ها از داستان آن هم برای استودیویی که توانایی زیادی در این بخش دارد کمی اذیت کننده است. اما با تمام این حرف ها شاید بتوان گفت که هیچ کلمه ای مانند Meh [فاقد جذابیت] از سوی Matt Peckham، منتقد ، نتوانست دلخوری ایجاد کند. البته همان طور که در نقدها تاکنون متوجه شدید بازی عموما یک اثر سلیقه ای تلقی می شود اما برای استودیویی که داستان هایش هر فردی را جذب خود می کرد این گونه اظهارات کمی ناراحت کننده است.

از بخش داستانی به گیم پلی می رویم. متاسفانه بزرگترین مشکل بازی به همین بخش باز می گردد. آن قدر از قسمت مورد بحث انتقاد شده که واقعا مانده ایم از کجا شروع کنیم! یکی از نکات ضعف گیم پلی بازی عدم تنوع آن است که به اعتقاد Tristan Ogilvie از وبسایت در پایان کمی توی ذوق می زند.

این ویژگی باعث شده تا بازیکن، با وجود انتخاب های داستانی، خیلی تمایلی به تجربه دوباره بازی نشان ندهد. علاوه بر این، به اعتقاد Joel از وبسایت حضور چک پوینت قبل از کات سین ها [میان پرده ها] باعث شده تا کارها و فعالیت های تکراری را انجام دهید که اصلا نیازی به آنان نیست.

David Houghton از وبسایت نیز از عدم سختی لازم انتقاد کرد. به گفته وی، سرعت پیشرفت بازیکن با چالش های بازی یکسان نبوده و گیمر مدتی پس از پیشروی در بازی، خیلی کم دچار مشکل خواهد شد. اگر بخواهیم این بخش را جمع بندی کنیم سه ویژگی منفی پازل های بسیار کم، قابلیت های محدود زمان و کوتاهی بازی از دیگر نکاتی است که در نقدهای گوناگون می توان مشاهده کرد.

اما قبل از پرداختن به نکات مثبت این بخش بیایید نگاهی به قسمتی از بررسی وبسایت بیندازیم که در انتقاد به تاکید زیاد روی جنبه تلوزیونی بازی نوشته شده. چون همان طور که می دانید رمدی سعی داشت المان های بازی های ویدیویی را با سریال ها ترکیب نماید که نتیجه آن چند اپیزود با حضور بازیگران معروف و تیم فیلمبرداری بود.

من از کوانتوم بریک همانند فیلم های سوپر هیرویی کمپانی مارول لذت بردم. آن ها وقتی به عقب تکیه داده و با یک پاپ کورن تماشای شان می کنید بسیار لذت بخش هستند. اما نکته این جاست وقتی که من فیلمی مانند اونجرز را می دیدم کنترلی در اختیار نداشتم و همین عامل باعث شد تا از تجربه کوانتوم بریک گیج شوم.

بسیار خب، کمی هم از بازی تعریف کنیم. فکر نکنید چون این نکات منفی را گفتیم کوانتوم بریک اصلا دارای هیچ المان مثبتی نیست، چون علاوه بر داشتن قابلیت های جذاب، نظرات ضد و نقیض در این بخش نیز قابل مشاهده است که می تواند مهر تایید دیگری بر سلیقه ای بودن اثر باشد.

به عنوان نمونه منتقد Gamespot از کنترل سلاح های بازی انتقاد کرده در صورتی که Ben Reeves از گان پلی را دقیق توصیف نموده. از طرف دیگر نیز منتقدان وبسایت هایی مانند Digital Spy ،Gameplanet و نمونه های دیگر گیم پلی و شوتینگ را مناسب بازی، با توجه به المان های دیگر دانستند.

به صورت کلی، عقیده عده زیادی از منتقدان این بود که رمدی ایده های بسیار خوبی داشت اما در پیاده سازی آنان نتوانست خیلی موفق عمل نماید. البته با تمام این حرف ها بررسی های زیادی به جذابیت قابلیت زمان اشاره کرده بودند که بازیکن به واسطه آن می تواند عنصر خلاقیت را چاشنی مبارزات کند.

برخلاف همیشه متن این بار کمی طولانی شد، نه؟ به خاطر همین کمتر به گرافیک و صداگذاری می پردازیم چون برخلاف بخش های بالا خوشبختانه رمدی توانسته در این زمینه موفق عمل نماید. Digital Foundry در توصیف قسمت تکنیکی بازی گفت: کوانتوم بریک سطحی از تکنولوژی را ارئه داده که به صورت وحشتناکی قابل ملاحضه است.

تخریب پذیری عالی، همان طور که در تریلرها قابل مشاهده بود، یکی دیگر از نکات مثبت این بخش است. چیز اضافه ای لازم نیست پیرامون بخش تکنیکی بگوییم و در قسمت صداگذاری نیز به واسطه حضور بازیگران معروف، اگر نتیجه کار بد می شد باید تعجب می کردیم که خوشبختانه چنین اتفاقی نیافتاد و تیم بازیگری عملکرد موفقی داشته اند.

برای سخن پایانی باید بگوییم با توجه به جملات بالا و تفاوت عددی زیاد بین امتیازات نقدها، کوانتوم بریک کاملا یک اثر سلیقه ای است. امکان دارد همانند منتقد IGN Sweden عاشق بازی شوید اما مثل Jeff Gerstmann از تجربه ای لذت بخش را برای خود رقم نزنید.

به یاد داشته باشید که در گذشته نیز شاهد چنین بازی هایی روی پلتفرم های گوناگون مانند: Beyond Two Souls بودیم. پس بیایید سعی نماییم خیلی گستره تجربه خودمان را به اعداد و ارقام محدود نکنیم. برای اطلاعات بیشتر، عنوان کوانتوم بریک در تاریخ 5 آوریل (سه شنبه – 17 فروردین) برای پلتفرم های پی سی و اکس باکس وان عرضه خواهد شد. البته هم اکنون بازی در بازار ایران برای کنسول اکس باکس وان موجود است! امتیازات عنوان مورد بحث را می توانید در ادامه مشاهده نمایید:

  • Digital Spy – 100
  • IGN Sweden – 100
  • Gameplanet – 95
  • MondoXbox – 95
  • InsideGamer.nl – 95
  • Game Rant – 90
  • Arcade Sushi – 90
  • GamesBeat – 90
  • Hobby Consolas – 90
  • Lazygamer – 90
  • AusGamers – 89
  • Destructoid – 85
  • The Jimquisition – 85
  • Polygon – 85
  • Game Informer – 85
  • The Daily Dot – 80
  • 3DJuegos – 80
  • IGN – 80
  • VideoGamer – 80
  • Cheat Code Central – 76
  • Gaming Age – 75
  • Toronto Sun – 70
  • NZGamer – 70
  • GamesRadar+ – 70
  • Hardcore Gamer – 70
  • God is a Geek – 70
  • Game Revolution – 70
  • DarkStation – 60
  • Shacknews – 60
  • Telegraph – 60
  • Metro GameCentral – 60
  • GameSpot – 60
  • Time – 40
  • Giant Bomb – 40

میانگین امتیازی بازی تاکنون به صورت زیر بوده:

  • وبسایت با 71 نقد – 78
  • وبسایت با 54 نقد – 77

The post appeared first on .

امتیازات Quantum Break؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

(image)

همیشه از Remedy به عنوان یکی از جریان سازترین استودیوهای صنعت بازی های ویدیویی یاد می شود؛ استودیویی که با ساخت بازی خاطره انگیز «مکس پین» توانست به محبوبیتی وصف نشدنی دست یابد. پس از انتشار عنوان مورد بحث، رمدی خیلی کم کارتر از گذشته شد و پس از 7 سال سرانجام ساخته بعدی خود با نام «آلن ویک» را منتشر نمود که با وجود استقبال نسبی منتقدان و بازیکنان، هیچ گاه نتوانست موفقیت های مکس پین را تکرار کند.

اکنون حدود 6 سال از این اتفاقات می گذرد و طی چند روز آتی شاهد عرضه بلندپروازانه ترین اثر این استودیو با نام کوانتوم بریک هستیم؛ عنوانی که در چند ماه گذشته با خبر مشکلات زیادی را برای مایکروسافت، ناشر بازی به ارمغان آورد. در این مطلب سعی داریم ضمن قرار دادن امتیازات بازی، نگاهی دقیق تر نیز به نقدها بیاندازیم تا ببینیم رمدی تا چه میزان در پیاده سازی ایده های خود موفق بوده. پس تا پایان همراه ما باشید.

همیشه آثار استودیو رمدی به وجود داشتن یک داستان قدرتمند معروف بوده اند. چه از مکس پین که با نشان دادن یک داستان سینمایی و احساسی در دنیای نوآر (Noir) دل بازیکنان را ربود و چه در آلن ویک که شاهد تقابل میان خیال یک نویسنده و واقعیت در روایتی روانشناخت-گونه بودیم. با این تعاریف نیز ابتدا به بخش داستانی بازی می پردازیم؛ المانی که سازندگان به شدت روی آن مانوور دادند.

متاسفانه آن طور که انتظار داشتیم سازنده نتوانست در پیاده سازی ایده های خود موفق عمل کرده و نظرات ضد و نقیض زیادی میان بررسی ها می توان مشاهده کرد. منتقدان در این بخش به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ای که از داستان لذت برده و دسته ای که گله های زیادی از این بخش داشتند. طبق سنت همیشگی ابتدا نگاهی به نقدهای مثبت می اندازیم. Alessandro Barbosa از وبسایت پیرامون داستان بازی گفت:

کوانتوم بریک نمونه دیگری است که نشان می دهد رمدی می داند چگونه باید بهتر از بقیه عمل کند. با وجود یک ماجراجویی زیبا، داستانی جذاب و مدیوم های جدید در داستان سرایی، تجربه کوانتوم بریک اختیاری نبوده و کاملا ضروری است.

البته این منتقد تنها نبوده و افراد بسیار بیشتری نیز به داستان و روایت زیبای آن اعتراف کردند که در این بین می توان به وبسایت های IGN ،Game Informer ،GamesBeat Digital Spy و… اشاره نمود. اکنون که در بخش داستان و نکات مثبت آن هستیم بیایید نگاهی به عملکرد بازیگران نیز بیاندازیم. تنها همین نکته را بگوییم که اگر بخواهیم قسمت مشترک بین نقدها را جمع آوری کنیم بدون شک عالی بودن هنرنمایی گروه بازیگری با اختلاف، گوی را از رقبا خواهد ربود.

خب به نکات منفی بخش داستانی بپردازیم. یکی از قسمت هایی که منتقدان زیادی در آن هم عقیده بودند، به پایان بد هر اپیزود باز می گردد که بر خلاف شروع خوب خود نمی توانند بازیکن را راضی نگه دارند. از طرف دیگر نیز انتخاب های داستانی محدود و روایتی نه چندان عالی باعث شده تا این بخش فاصله زیادی با یک داستان فوق العاده داشته باشد.

طبیعتا دیدن این گونه بازخورد ها از داستان آن هم برای استودیویی که توانایی زیادی در این بخش دارد کمی اذیت کننده است. اما با تمام این حرف ها شاید بتوان گفت که هیچ کلمه ای مانند Meh [فاقد جذابیت] از سوی Matt Peckham، منتقد ، نتوانست دلخوری ایجاد کند. البته همان طور که در نقدها تاکنون متوجه شدید بازی عموما یک اثر سلیقه ای تلقی می شود اما برای استودیویی که داستان هایش هر فردی را جذب خود می کرد این گونه اظهارات کمی ناراحت کننده است.

از بخش داستانی به گیم پلی می رویم. متاسفانه بزرگترین مشکل بازی به همین بخش باز می گردد. آن قدر از قسمت مورد بحث انتقاد شده که واقعا مانده ایم از کجا شروع کنیم! یکی از نکات ضعف گیم پلی بازی عدم تنوع آن است که به اعتقاد Tristan Ogilvie از وبسایت در پایان کمی توی ذوق می زند.

این ویژگی باعث شده تا بازیکن، با وجود انتخاب های داستانی، خیلی تمایلی به تجربه دوباره بازی نشان ندهد. علاوه بر این، به اعتقاد Joel از وبسایت حضور چک پوینت قبل از کات سین ها [میان پرده ها] باعث شده تا کارها و فعالیت های تکراری را انجام دهید که اصلا نیازی به آنان نیست.

David Houghton از وبسایت نیز از عدم سختی لازم انتقاد کرد. به گفته وی، سرعت پیشرفت بازیکن با چالش های بازی یکسان نبوده و گیمر مدتی پس از پیشروی در بازی، خیلی کم دچار مشکل خواهد شد. اگر بخواهیم این بخش را جمع بندی کنیم سه ویژگی منفی پازل های بسیار کم، قابلیت های محدود زمان و کوتاهی بازی از دیگر نکاتی است که در نقدهای گوناگون می توان مشاهده کرد.

اما قبل از پرداختن به نکات مثبت این بخش بیایید نگاهی به قسمتی از بررسی وبسایت بیندازیم که در انتقاد به تاکید زیاد روی جنبه تلوزیونی بازی نوشته شده. چون همان طور که می دانید رمدی سعی داشت المان های بازی های ویدیویی را با سریال ها ترکیب نماید که نتیجه آن چند اپیزود با حضور بازیگران معروف و تیم فیلمبرداری بود.

من از کوانتوم بریک همانند فیلم های سوپر هیرویی کمپانی مارول لذت بردم. آن ها وقتی به عقب تکیه داده و با یک پاپ کورن تماشای شان می کنید بسیار لذت بخش هستند. اما نکته این جاست وقتی که من فیلمی مانند اونجرز را می دیدم کنترلی در اختیار نداشتم و همین عامل باعث شد تا از تجربه کوانتوم بریک گیج شوم.

بسیار خب، کمی هم از بازی تعریف کنیم. فکر نکنید چون این نکات منفی را گفتیم کوانتوم بریک اصلا دارای هیچ المان مثبتی نیست، چون علاوه بر داشتن قابلیت های جذاب، نظرات ضد و نقیض در این بخش نیز قابل مشاهده است که می تواند مهر تایید دیگری بر سلیقه ای بودن اثر باشد.

به عنوان نمونه منتقد Gamespot از کنترل سلاح های بازی انتقاد کرده در صورتی که Ben Reeves از گان پلی را دقیق توصیف نموده. از طرف دیگر نیز منتقدان وبسایت هایی مانند Digital Spy ،Gameplanet و نمونه های دیگر گیم پلی و شوتینگ را مناسب بازی، با توجه به المان های دیگر دانستند.

به صورت کلی، عقیده عده زیادی از منتقدان این بود که رمدی ایده های بسیار خوبی داشت اما در پیاده سازی آنان نتوانست خیلی موفق عمل نماید. البته با تمام این حرف ها بررسی های زیادی به جذابیت قابلیت زمان اشاره کرده بودند که بازیکن به واسطه آن می تواند عنصر خلاقیت را چاشنی مبارزات کند.

برخلاف همیشه متن این بار کمی طولانی شد، نه؟ به خاطر همین کمتر به گرافیک و صداگذاری می پردازیم چون برخلاف بخش های بالا خوشبختانه رمدی توانسته در این زمینه موفق عمل نماید. Digital Foundry در توصیف قسمت تکنیکی بازی گفت: کوانتوم بریک سطحی از تکنولوژی را ارئه داده که به صورت وحشتناکی قابل ملاحضه است.

تخریب پذیری عالی، همان طور که در تریلرها قابل مشاهده بود، یکی دیگر از نکات مثبت این بخش است. چیز اضافه ای لازم نیست پیرامون بخش تکنیکی بگوییم و در قسمت صداگذاری نیز به واسطه حضور بازیگران معروف، اگر نتیجه کار بد می شد باید تعجب می کردیم که خوشبختانه چنین اتفاقی نیافتاد و تیم بازیگری عملکرد موفقی داشته اند.

برای سخن پایانی باید بگوییم با توجه به جملات بالا و تفاوت عددی زیاد بین امتیازات نقدها، کوانتوم بریک کاملا یک اثر سلیقه ای است. امکان دارد همانند منتقد IGN Sweden عاشق بازی شوید اما مثل Jeff Gerstmann از تجربه ای لذت بخش را برای خود رقم نزنید.

به یاد داشته باشید که در گذشته نیز شاهد چنین بازی هایی روی پلتفرم های گوناگون مانند: Beyond Two Souls بودیم. پس بیایید سعی نماییم خیلی گستره تجربه خودمان را به اعداد و ارقام محدود نکنیم. برای اطلاعات بیشتر، عنوان کوانتوم بریک در تاریخ 5 آوریل (سه شنبه – 17 فروردین) برای پلتفرم های پی سی و اکس باکس وان عرضه خواهد شد. البته هم اکنون بازی در بازار ایران برای کنسول اکس باکس وان موجود است! امتیازات عنوان مورد بحث را می توانید در ادامه مشاهده نمایید:

  • Digital Spy – 100
  • IGN Sweden – 100
  • Gameplanet – 95
  • MondoXbox – 95
  • InsideGamer.nl – 95
  • Game Rant – 90
  • Arcade Sushi – 90
  • GamesBeat – 90
  • Hobby Consolas – 90
  • Lazygamer – 90
  • AusGamers – 89
  • Destructoid – 85
  • The Jimquisition – 85
  • Polygon – 85
  • Game Informer – 85
  • The Daily Dot – 80
  • 3DJuegos – 80
  • IGN – 80
  • VideoGamer – 80
  • Cheat Code Central – 76
  • Gaming Age – 75
  • Toronto Sun – 70
  • NZGamer – 70
  • GamesRadar+ – 70
  • Hardcore Gamer – 70
  • God is a Geek – 70
  • Game Revolution – 70
  • DarkStation – 60
  • Shacknews – 60
  • Telegraph – 60
  • Metro GameCentral – 60
  • GameSpot – 60
  • Time – 40
  • Giant Bomb – 40

میانگین امتیازی بازی تاکنون به صورت زیر بوده:

  • وبسایت با 71 نقد – 78
  • وبسایت با 54 نقد – 77

The post appeared first on .

امتیازات Quantum Break؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی