الکس کیپمن خالق پلتفرم هولوگرافیک مایکروسافت از آینده هولولنز می گوید

«الکس کیپمن» فردیست که یکی از جاه طلبانه ترین پروژه های مایکروسافت یعنی گجت واقعیت افزوده هولولنز را هدایت می کند. او در سال 2011 به خاطر ساخت کنترلر حرکتی کینکت به تالار افتخارات مایکروسافت راه یافت، و حالا با چالش بزرگ تری را پیش روی خود می بیند.

هولولنز می تواند تصاویر سه بعدی مجازی را با آنچه از دنیای واقعی می بینیم ترکیب کند، اما با اینکه دو سال از معرفی اولیه آن در ژانویه 2015 می گذرد، هنوز خبری از ارائه محصول نهایی برای کاربران عمومی نیست.

البته توسعه دهندگان علاقه مند می توانند کیت مخصوص هولولنز را به قیمت 3000 دلار خریداری کنند، و کمپانی ها نیز برای خرید سوییت تجاری هولولنز باید 5000 دلار بپردازند.

در ادامه می توانید گفتگوی کیپمن برزیلی الاصل را با خبرنگار cnet در مورد آینده هولولنز، پتانسیل آن به عنوان محصولی مصرفی، و چالش های اصلی مایکروسافت در حوزه واقعیت افزوده مطالعه نمایید.

وضعیت هولولنز در حال حاضر چگونه است؟

بر اساس تقاضا و مسیر کسب و کارمان، در حال حاضر در 9 کشور مختلف حضور داریم؛ در اروپا، در ژاپن، و حتی چندی پیش گفتیم که به زودی وارد چین نیز خواهیم شد و این اقدام برای ما بسیار هیجان انگیز است، زیرا انتظار می رود که فراگیر شدن واقعیت ترکیبی از سرزمین اژدهای سرخ آغاز گردد.

مردم در مورد واقعیت ترکیبی چه تصوری دارند؟

در عصر حاضر دو جهان وجود دارد، یکی آنکه ما و شما در آن زندگی می کنیم، و دیگری دنیای دیجیتالی که با صفر و یک ها ساخته ایم. واقعیت ترکیبی، نقطه اشتراک این دو جهان به شمار می رود، جایی که به صورت آنی می توانیم در زمان و مکان جابجا شویم، بدون اینکه به رابط های دیجیتال مرسوم و نه چندان پیشرفته کنونی وابسته باشیم. بدون جادوی واقعیت ترکیبی، همه چیز پشت صفحه ای دوبعدی محصور خواهد ماند.

تصور کنید تمام وقایعی که در این اتاق رخ می دهد را در همین سطح از ادراک و تعامل، با تمامی حواس جسمانی تجربه نمایید، در حالی که در اینجا حضور ندارید. شما در سن فرانسیسکو روی مبل نشسته اید و تصویر من را روبروی خود می بینید، اما ارتباطی کامل و واقعی را برقرار می کنیم.

یکی از ارزش های واقعیت ترکیبی، همین برقراری ارتباط است. اگر بتوان این تکنولوژی را به خوبی پیاده سازی کرد، نیازی به آموزش نخواهد داشت. یعنی همه انسان ها می دانند که چگونه باید با فرد دیگری در هر جای دنیا گفتگو کنند، و این ارتباط به شیوه ای انسانی و طبیعی صورت خواهد گرفت.

منظورتان از پیاده سازی صحیح چیست؟ تجربه نخست من از واقعیت مجازی چندان خوب نبود و حالت تهوع گرفتم.

سه نکته وجود دارد. اولی، احساس راحتی فیزیکی و جسمانی هنگام استفاده از دستگاه است. دوم، فراگیر بودن یا غوطه وری در تجربه است، به گونه ای که احساس تعلق واقعی در فرد ایجاد کند. نهایتاً اینکه تکنولوژی واقعیت ترکیبی باید امکانات و توانایی هایی را در اختیار کاربر قرار دهد که از طریق هیچ رسانه یا دستگاه دیگری قابل دسترسی نباشد. با ترکیب این سه ویژگی می توان تجربه فوق العاده ای از واقعیت مجازی داشت، همان کاری که ما انجام می دهیم.

واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی، همگی شامل «واقعیت» هستند. سطح واقعی بودن این فناوری را تا کجا پیش می برید؟

واقعیت ترکیبی، رسانه ای جدید برای نحوه تعامل با تکنولوژی محسوب می شود، اما زمانی که در مورد واقعیت ترکیبی همراه با هوش مصنوعی به عنوان نیروی محرک آن صحبت می کنیم، آینده محاسبات را در نظر داریم. هدف از این کار، ایجاد شیوه جدیدی از گفتمان بین انسان هاست.

با استفاده از این فناوری زمانی که کنار یکدیگر وقت می گذرانیم، تکنولوژی نیز به صورت پنهان ما را احاطه می کند و می تواند ما را در انجام کارهای بیشتر، کسب موفقیت های برجسته تر، و ارائه عملکردی خلاقانه تر کمک نماید.

فکر نمی کنید ایجاد این سطح توقع بالا و عدم دستیابی به آنها در کوتاه مدت، باعث ناامیدی مردم شود؟

به نکته خوبی اشاره کردید. ما با انتخاب هوشمندانه عبارت «کیت توسعه» برای هولولنز، به همه نشان می دهیم هنوز در حال آموختن و پیشرفت هستیم، بنابراین عجله ای برای ارائه پیش از موعد محصول نهایی نداریم، محصولی که شاید باعث ناامیدی کاربران شود.

حرفه اصلی من، جلب نظر عموم مردم است. می خواهم کاربران محصولات ما را دوست داشته باشند، و بتوانیم جامعه ای را پیرامون آن تشکیل دهیم. این سفر هیجان انگیز باید با همراهی همه انجام گردد و شاید چندین نسل در آن مشارکت داشته باشند.

به همین دلیل، ترجیح می دهم تجربه اولیه کاربران را با ارائه محصولی ضعیف و ناکارآمد خراب نکنم؛ ما هنوز در مرحله یادگیری موضوعی کاملاً نو هستیم.

هولولنز سیستمی بسیار پیچیده از سخت افزار و نرم افزار را شامل می شود: رابط کاربری، حسگرها، نمایشگر و غیره. توسعه کدام بخش از همه سخت تر بوده؟

خلاصه بگویم، همه قسمت ها! اگر بپرسید ساده ترین بخش کار کدام است، به راحتی می توانم جواب بدهم: عاشق شدن. ما به سادگی عاشق این فناوری شدیم، اما پس از آن همه چیز دشوار شد.

نکته اصلی در پروژه هولولنز این است که کل عملیات بازاریابی، سیستم عامل، تجربه کاربری، اپتیک، بخش های الکتریکی، الگوریتم های اجرای واقعیت های علمی و خیالی، همگی توسط یک تیم متحد و یکپارچه اجرا می شوند. در واقع حتی عملی ساده همچون قرار دادن تصویر هولوگرام روی میز نیز به تلاش کل تیم وابسته است.

تمام اعضای تیم با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ هستند، زیرا کار دشواری را پیش رو داریم؛ از ابداع عدسی ها گرفته تا ساخت سنسورها، برقراری ارتباط بین قطعات و نهایتاً پردازش داده با استفاده از تراشه ای خاص که خودمان باید می ساختیم. همه این بخش ها، واحد پردازش هولوگرافیک (HPU) را تشکیل می دهند.

HPU در واقع یک کامپیوتر کامل است. حال تصور کنید که باید آن را داخل فضایی کوچک و روی پیشانی فرد جای دهیم. نمی توان از فَن خنک کننده استفاده کرد، بنابراین خنک سازی به روش پَسیو تنها گزینه پیش روی ما بود. سیستم عاملی که تمام موارد فوق را مدیریت کند نیز وجود نداشت و از پایه توسعه داده شد.

تمام مجموعه فوق باید داخل بدنه ای عمومی و عامه پسند قرار بگیرد. در واقع تمام مراحل این کار به منزله تجربه ای جدید بود، و تمامی مدل های اپلیکیشن، ابزارهای مورد استفاده و هر آنچه در اختیار داشتیم را تغییر داد.

نهایتاً به سبک بازاریابی جدیدی نیاز داشتیم. چگونه باید این محصول را معرفی کرد؟ عرضه آن به چه صورت خواهد بود؟ تولید در چه مقیاسی صورت گیرد که بتوان به هزینه قابل قبول دست یافت؟ می دانید که از چند سال قبل دستگاه های مشابه هولولنز وجود داشته اند، اما قیمت آنها به چند صد هزار دلار می رسید.

در مقابل، ما باید محصولی ده ها برابر بهتر و سریع تر از نمونه های چند صد هزار دلاری را با قیمت تنها 3000 دلار به دست مصرف کننده می رساندیم. همه این مراحل بسیار چالش برانگیز هستند.

دو سال قبل و در زمان معرفی، در مورد پلتفرم هولوگرافیک ویندوز گفتید. بالاخره هولولنز را یک محصول مستقل در نظر بگیریم یا یک پلتفرم؟

همان طور که از روز اول گفتیم و تا امروز نیز به آن وفادار بودیم، هدف ما توسعه پلتفرم است. در واقع هولولنز یک کامپیوتر هولوگرافیک مستقل به شمار می رود. من از همان ابتدا تمام افرادی که در این حوزه فعالیت داشتند را تشویق کردم که در توسعه این اکوسیستم در کنار ما قرار گیرند.

می بینید که امروزه شرکت های زیادی به ساخت هدست واقعیت مجازی می پردازند، و دعوتنامه اولیه ما نیز هنوز پابرجاست. ماه می سال گذشته به نمایشگاه کامپیوتکس تایوان رفتم و با شرکت های مختلف مذاکره کردم. شش ماه بعد یعنی در ماه اکتبر، پنج محصول مختلف از پنج تولیدکننده بزرگ یعنی Dell، اچ پی، لنوو، ایسوس و ایسر را معرفی کردیم.

در واقع با همکاری ما و دریافت حسگرهای اصلی هولولنز، تولیدکنندگان فوق توانستند بهترین و ارزان قیمت ترین هدست های واقعیت ترکیبی موجود در بازار را تولید و عرضه کنند.

البته هولولنز همواره برترین و بهترین محصول در پلتفرم هولوگرافیک باقی خواهد ماند و ما دائماً به بهینه سازی و ارتقاء آن مشغولیم تا از نظر واقع گرایی، جذابیت، هوشمندی و تجربه کاربری در بهترین سطح ممکن قرار بگیرد. با این حال همه می توانند در توسعه این اکوسیستم نقش داشته باشند.

آیا برنامه ای برای عرضه نسخه عمومی از هولولنز برای کاربران عادی دارید؟

این سؤال را از دو جنبه می توان پاسخ داد. اگر منظورتان این است که آیا هولولنز از حالت «کیت توسعه» بیرون می آید، پاسخ کاملاً مثبت خواهد بود. البته زمان مشخصی برای این کار وجود ندارد، اما واضح است که ما می خواهیم محصول نهایی و کاملی را به دست کاربران برسانیم.

سؤال بهتر این است که هولولنز چه زمانی به قیمت زیر 1000 دلار خواهد رسید؟ چون همین فردا می توانیم پسوند «کیت توسعه» را از این محصول حذف کرده و وارد بازار سازیم، اما قیمت 3000 دلاری مانع از توسعه گسترده آن خواهد شد. برای اینکه محصولی فراگیر شود، باید به سطح قیمت معقولی برای اکثریت مردم کره زمین برسد.

می توانم بگویم قیمت نهایی هولولنز هم به زیر 1000 دلار می رسد، و ما نقشه راه کاملی را برای هر دو مورد فوق تهیه کرده ایم، اما امروز نمی توانم در مورد آن صحبت کنم.

البته همواره نسخه ای پرمیوم یا برتر نیز وجود خواهد داشت، که تجربه فراگیرتر و راحتی بیشتری را به ارمغان خواهد آورد. هرگاه بخواهیم این دو ویژگی را ارتقاء دهیم، ناگزیر به افزایش قیمت هستیم، اما هدف من این است که با ثابت نگه داشتن قیمت، راحتی و فراگیری را بهبود بخشم.

نهایتاً این راه هم بگویم که فعلاً کاهش قیمت چشمگیری را شاهد نخواهیم بود. هدف اصلی ما روی مشتریان سازمانی است، هرچند با همین قیمت نیز توانسته ایم به زندگی مردم عادی نیز راه یابیم.

شرکت ها و توسعه دهندگان را چطور برای همکاری انتخاب می کنید؟

افراد زیادی با ما تماس می گیرند، و ما هم به آنها پاسخ می دهیم. بعضی مواقع هم خودمان مستقیماً به سراغ بعضی شرکت ها می رویم. در تمام موارد، این نگرانی وجود دارد که کارمان به نتیجه نرسد، اما چاره ای جز تجربه کردن آن وجود ندارد.

فرض کنید کمپانی A در حوزه خدمات بهداشتی با ما تماس می گیرد یا ما به آنها مراجعه می کنیم، و می خواهیم فعالیتی را با یکدیگر آغاز کنیم. ما متخصص حوزه هولوگرام هستیم و می دانیم در چه شرایطی به کار می آیند، اما در مورد خدمات بهداشتی اطلاعاتی نداریم.

در اینجا متخصص خدمات بهداشتی اطلاعات کافی را در اختیار ما قرار می دهد و مشکلاتی را مطرح می کند که باید از طریق این پلتفرم رفع شوند. سپس چند روزی را در کنار یکدیگر به ایده پردازی اختصاص می دهیم. نهایتاً از چند هزار ایده اولیه به تعداد انگشت شماری می رسیم که بر اساس آنها طرح آزمایشی شکل می گیرد.

اگر کسی در مورد کارهایی که قبلاً انجام دادیم، مثلاً در صنعت خودرو با ما تماس بگیرد، مستقیماً او را به بخش مربوطه وصل می کنیم تا از تجربیات قبلی استفاده کرده و بتواند در سریع ترین زمان ممکن به نتیجه برسد، و ما نیز زمان اضافه را روی آن هدر ندهیم.

این فرایند همواره به کار گرفته می شود و باید بگویم که تا به امروز، حوزه ای نبوده که نتوان در آن فعالیت مثبتی انجام داد. جالب اینکه همیشه در ابتدای کار فکر می کنیم «اوه، هولوگرام در این زمینه خوب جواب می دهد» و تقریباً همیشه نتیجه برعکس می گیریم. در واقع آنچه در نهایت به دست می آید، هر دو تیم را شگفت زده می کند.

The post appeared first on .

الکس کیپمن خالق پلتفرم هولوگرافیک مایکروسافت از آینده هولولنز می گوید