ماموریت غیر ممکن گوگل؛ تلاشی برای باز تعریف تمام گجت های سیاره زمین
طرفداران موسیقی، آمفی تئاتر ۲۲ هزار نفره «Shoreline» در سیلیکون ولی را به خوبی می شناسند. این همان صحنه ای است که بزرگانی نظیر نیل یانگ، بی جیز و بروس اسپرینگزتین روی آن حضور یافته و کنسرت هایی به یادماندنی اجرا کرده اند. همین صحنه، چند هفته پیش در اختیار مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای قرار گرفته بود.
اغراق است اگر بگوییم که او در نطق ابتدایی رویداد Google I/O، بدون هیچ استرسی روی صحنه قدم می زد. با این حال تلاش می کرد تا در نقش یک ستاره راک ظاهر شود. با لهجه هندی اش، اینچنین مراسم را آغاز نمود: «در زمانه بسیار بسیار جذابی زندگی می کنیم. پردازش کامپیوتری تکامل حیرت انگیزی داشته است.»
نمی توان اجرای پیچای را در حد استیو جابز، مارک زاکربرگ یا حتی جف بزوس و تیم کوک دانست. کاملاً مشخص است که او ترجیح می دهد در خلوت خود به گیک بازی هایش و علوم کامپیوتری بپردازد تا اینکه بخواهد در برابر چندهزار توسعه دهنده ایستاده و در خصوص آینده پردازش کامپیوتری سخن سر دهد. لری پیج البته دقیقاً به دنبال چنین شخصیتی بود تا مدیریت گوگل را به او بسپارد.
گوگل یا بهتر است بگوییم آلفابت، ارزشی بیش از نیم تریلیون دلار دارد و به عنوان دومین شرکت با ارزش جهان، حوزه های مختلفی از دنیای تکنولوژی را در اختیار خود گرفته است. از جستجو گرفته تا تبلیغات آنلاین، موبایل و ویدیو.
با این حال هم پیج و هم پیچای به خوبی می دانند که شرکت ها هرچقدر بزرگتر باشند، ساده تر می توانند راه خود را گم کنند؛ مثالش IBM و بلک بری است. در این میان گوگل شرکتی است که با چهار ابرقدرت دیگر در دنیای تکنولوژی مبارزه می کند. در زمینه موبایل با اپل و تبلیغات، ویدیو، ارتباطات با فیسبوک. این شرکت در زمینه سرویس ها و رایانش ابری نیز مایکروسافت و آمازون را در برابر خود دارد.
در این بین پیچای تصمیم دارد مبارزه را با یک تغییر بنیادین و تکنولوژیک ادامه دهد. گوگل اگرچه در حال دگرسویی به سمت موبایل از دسکتاپ است ولی تعامل با دستگاه ها، تغییرات بسیاری یافته. گاهی باید با چند نمایشگر به شکل همزمان کار کرد و گاهی محصولی مانند «اکو» از راه می رسد که به طور کلی نمایشگری در آن به کار نرفته و مکالمه-محور است.
تعامل با دستگاه ها و اپلیکیشن ها نیز به سوی دو طرفه شدن پیش می رود. حالا مایکروسافت و فیسبوک «بات» های هوشمندشان را رونمایی کرده اند؛ بات هایی که قرار است در سرویس هایی نظیر مسنجر فیسبوک و اسکایپ مایکروسافت جای گیرند. این در حالیست که مسنجر ۹۰۰ میلیون کاربر و اسکایپ، ۳۰۰ میلیون کاربر دارد. در این بین، گوگل از Gmail برخوردار است که تعداد کاربرانش به راحتی بیشتر از یک میلیارد نفر می رسد اما چندان از ویژگی های هوشمند برخوردار نیست.
پیچای اعتقاد دارد که این ویژگی ها به خوبی با پلتفرم های گوگل هماهنگ می شوند و علت آن را نیز هوش مصنوعی قدرتمند می داند. تقریباً همه شرکت ها اکنون می توانند محصولی ارائه دهند که مکالمات ساده و دمو-گونه کاربر را درک کند. در بین این شرکت ها، اپل با سیری اولین بود ولی برای درک فرمان های پیچیده تر، نیاز به الگوریتم های پیچیده تری است.
گوگل سال هاست که در حال توسعه هوش مصنوعی است. این شرکت مدت ها پیش از رقبای خود مشغول توسعه فناوری هایی نظیر تشخیص صدای کاربر، تصاویر، ترجمه و یادگیری ماشینی بوده است. حال پس از سال ها تمرین، پیچای خبر می دهد که گوگل آماده است تا همه تحقیقات خود را در قالب پکیجی کامل در محصولات خود ارائه داده و در راس رقابت قرار گیرد: «این دیدگاه را داریم که باید از سوی شرکتی که تقدم موبایل را در پیش دارد، به شرکتی تبدیل شویم که هوش مصنوعی برایش مقدم است.»
روی صحنه ی Shoreline، شرکت تحت نظر پیچای برخی از همان موارد نظیر Google Home و یک اپلیکیشن پیام رسان موسوم به Allo را معرفی کرد. آنچه نیروبخش هر دو محصول سخت افزاری و نرم افزاری است، چیزیست که پیچای نام «دستیار گوگل» را برایش انتخاب می کند.
دستیار گوگل را می توان نسخه سوم از جستجوی گوگل برشمرد؛ راهکاری که توسط آن قادر خواهید بود با خود گوگل به تعامل بپردازید. با آن می توانید سفارش های مختلف بدهید، بلیت پرواز رزرو کنید، موسیقی پخش کنید و یا به یک پیام پاسخ دهید. به شما پیشنهاد می دهد که در روز مادر، برای مادر خود گل تهیه کنید و یا پیش از یک مسافرت، یادآوری می کند که باید وسایل خود را جمع کنید.
به کلامی ساده تر، دستیار گوگل آماده است تا به شما کمک کند. چه در موبایل، اسپیکر، خودرو، تلویزیون و یا حتی ساعت هوشمندتان. پیچای می گوید: «می خواهیم در سراسر روز به شکل نامحسوس برای کمک به کاربر حاضر باشیم.»
ولی فریادهای شوق توسعه دهندگان در مراسم آغازین رویداد I/O، به حدی نبودند تا اذهان را از حقایق دور کنند. عرضه اپلیکیشنی به نام Allo، به طرز مشهودی این واقعیت را نشان می دهد که گوگل در بحث اپلیکیشن های پیام رسان از دیگران عقب مانده و حالا می خواهد به سرعت خود را به نقطه قابل قبولی برساند.
این در حالیست که Google Home خبر از شگفت زدگی گوگل از ارائه محصولی به نام آمازون اکو می دهد. چنین مسائلی نشانگر آن است که گوگل اگرچه در برخی موارد نظیر یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی پیشتاز است، اما همیشه هم نمی تواند حاصل تحقیقات خود را به محصولاتی پرطرفدار بدل کند
«تیم اُرایلی» «Tim O’Reilly»، موسس O’Reilly Media می گوید: «توانایی بالای گوگل در زمینه ایجاد تکنولوژی های پیچیده باعث می شود تا آنها موقعیت های ساده را از دست بدهند و نتوانند محصولاتی با تجربه کاربری مناسب عرضه کنند.»
برای همین موضوع، گوگل هوم می تواند یک آزمایش مناسب باشد، هرچند که هنوز چند ماهی تا زمان عرضه اش باقی مانده است. اگر قرار باشد در آینده از سرویس های دیجیتالی توسط پیام رسان ها و همچنین مکالمه با دستگاه های خود بهره گیریم، گوگل باید خود را برای چنین امری آماده کند. مانند فیسبوک، مایکروسافت و آمازون و احتمالاً اپل.
دیوید یوفی، استاد دانشگاه هاروارد
«دیوید یوفی» (David Yoffie) از دانشکده تجارت هاروارد می گوید: «در پایان، حاصل تلاش یک توسعه دهنده در همه پلتفرم ها موجود نخواهد بود. سوال اینجاست که چه شرکتی برای جلب توجه توسعه دهندگان موفق تر باشد.»
کار اصلی پیچای این است که اطمینان حاصل کند پاسخ این سوال، گوگل است، شرکتی که اکنون ۶۰ هزار کارمند دارد و درآمدش به شکل سالانه به ۷۵ میلیارد دلار می رسد. لیست وظایف پیچای بلند بالاست. او باید از سرویس های گوگل کسب درآمد کند. سرویس هایی نظیر جستجو، اندروید، مپس، یوتوب، پلی و بسیاری دیگر که در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند. ارتباط موثر با سازندگان ابزارهای اندرویدی و همچنین اتحاد میان دو سیستم عامل کروم و اندروید، از سایر وظایفش هستند.
پیچای می گوید که آماده است تا دگرگونی گوگل را مدیریت کند: «شخصاً تصور می کنم که حالا تمرکز بیشتری بر ماموریت خود پیدا کرده ایم و با قدرت بیشتری همه محصولات گوگل را به سمت یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی می رانیم.»
اگر زمان را به سه دهه پیش برگردانید، احتمالاً پیچای را در جلوی یک موتورسیکلت قدیمی خواهید یافت در حالی که پدرش، فرمان را در دست دارد و مادرش خود را به همراه برادر ساندار در بخش پشتی صندلی موتور جای داده و این خانواده به همین شکل در حال رد شدن از ترافیک شهر «چنای» است.
این جاییست که ساندار بزرگ شده؛ در خانه ای ساده که دو اتاق دارد. با استانداردهای غربی، خانواده او از نظر مالی در سطح پایینی قرار داشته اند در حالی که پدرش یک مهندس برق و مادرش یک تندنویس بوده. برای سال ها، آنها تلویزیون، تلفن یا خودرو نداشتند.
در این میان ولی والدین او، تاکید بسیاری بر تحصیل عالی او می کردند. ساندار توانست جایی برای خود در موسسه فناوری هند در «خاراگپور» دست و پا کند. پس از تمام شدن تحصیلش در این موسسه و کسب مدرک مهندسی، موفق شد بورس تحصیلی دانشگاه استنفورد را به دست آورد. در سال ۱۹۹۳ از استنفورد فارغ التحصیل شد و مانند بسیاری از افرادی که در این دانشگاه تحصیل کرده بودند، به سراغ سیلیکون ولی رفت و کار خود را در شرکت طراحی چیپست «Applied Materials» آغاز نمود.
در سال ۲۰۰۴ وارد گوگل شد، شرکتی با رشد سریع که در آن زمان، مایکروسافت را بزرگترین دشمن خود می پنداشت. پیچای از همان ابتدای کار در بخشی به کار گماشته شد که در برابر مایکروسافت مشغول مقاومت بود. از همان جا و از همان ابتدا، وی با تصمیمات صحیح و استراتژیک خود، به سرعت توانست به سوی مدیریت پیش رود.
مسئولیت یکی از بخش های نه چندان هیجان انگیز اما حیاتی به نام «Google Toolbar» به وی سپرده شده بود. این تولبار به کاربر مرورگر اینترنتی اجازه می داد تا بدون نیاز به مشاهده گوگل دات کام، بتواند جستجوی خود را در وب انجام دهد.
اقدامات صحیح پیچای در توسعه تولبار گوگل، منجر به تولد مرورگر کروم شد. این پروژه البته درون گوگل بحث های بسیاری برانگیخت. اهالی مانتین ویو هراس داشتند که ممکن است توسعه یک مرورگر جداگانه از سوی گوگل برای کاربران، خشم مایکروسافت را در پی داشته باشد و این شرکت مرورگر اکسپلورر خود که در آن زمان بر وب سلطه داشت را اندکی دست کاری کند تا دسترسی کاربران به گوگل دشوارتر شود و به همین شکل، درآمد گوگل به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند.
پیچای ولی اصرار داشت که گوگل، می تواند مرورگر بهتری از اینترنت اکسپلورر توسعه دهد. در آن زمان، پیچای با تیم کوچکی زیر نظر «ماریسا میر»، مدیر عامل کنونی یاهو کار خود را برای توسعه کروم آغاز کرد و توانست یک محصول با کیفیت خلق کند.
کروم آماده بود تا در سال ۲۰۰۸ راه خود را در میان کاربران باز کند که اندکی قبلش، یک وبلاگ نویس آلمانی این اطلاعات را به دست آورد و نتایج تلاش گوگل را به جهان خبر داد. کروم در آن زمان از هر مرورگر دیگری که در بازار وجود داشت سریع تر بود و عملکرد بهتری از خود بر جای می گذاشت و در گذر زمان نیز تیم توسعه آن همواره کروم را در بالاترین سطح نگه داشت.
در سال ۲۰۱۲، کروم تبدیل شد به مرورگر شماره یک در کامپیوترهای شخصی. به لطف رشد فزاینده موبایل های اندرویدی هم، این مرورگر اکنون در تلفن های هوشمند هم محبوب ترین است.
پیروزی غیر محتمل کروم موجب شد تا پیچای اعتبار بسیار زیادی به دست آورد. وی اگرچه تا کنون هیچ شرکتی تاسیس نکرده، اما موفقیت هایش باعث شد تا بسیاری او را به عنوان یک کارآفرین بشناسند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا او پله های پیشرفت را یکی یکی پشت سر هم سپری کند.
یکی از افرادی که سابق بر این در گوگل و در پستی مدیریتی مشغول به کار بوده در موردش می گوید: «بخشی از گوگل وجود دارد که اخلاق حرفه ای در آن حرف اول را می زند و پیچای، به خوبی با این بخش هماهنگی دارد. گاهی مردم قدرت کارآفرینی و تکنیکی او را دست کم می گیرند. اما واقعاً در این موارد کارش را به خوبی انجام می دهد.»
با کناره گرفتن برخی از افراد از گوگل نظیر ماریسا میر و اندی رابین، مسئولیت های پیچای افزایش یافت. در سال ۲۰۱۳، مسئولیت توسعه سیستم عامل کروم، اندروید و مرورگر کروم را در اختیار گرفت. یک سال بعد، زمانی که «ویک گاندوترا»، مدیر وقت گوگل پلاس، این شرکت را ترک کرد، مسئولیت این شبکه اجتماعی نیز به ساندار سپرده شد.
با وجود همه این مسائل، پیچای کاملاً خونسردی خود را حفظ کرده بود و همین موضوع باعث شد تا اعتماد لری پیج به او بیشتر و بیشتر شود. همان مدیر سابق گوگل که نامی از او برده نشده می گوید: «او قادر به اتخاذ تصمیمات دشوار و مهم است و بعداً هم از آنها روی برنمی گرداند. سایرین عاشق اخلاق ساده او و تفکر عمیقش هستند. این باعث شده تا اتحاد بیشتری در تیم ها ایجاد شود.»
سال گذشته زمانی که لری پیج تصمیم به تاسیس یک شرکت هولدینگ گرفت و خودش مدیر عامل آن شد، ساندار پیچای را به مدیریت گوگل برگزید. توجه داشته باشید که حالا آلفابت ۹۹ درصد از درآمد خود و کل سودش را از گوگل به دست می آورد.
تلاش پیچای برای افزودن هوش منصوعی به همه محصولات گوگل در یک ساختمان دو طبقه انجام می شود که رو به روی مقر اصلی گوگل در مانتین ویو قرار گرفته. جایی که یک آزمایشگاه بزرگ تحت عنوان «Google Brain» مشغول کار است و بسیاری از هوشمندی قابل مشاهده در سرویس های این کمپانی را توسعه می دهد.
این گروه چهار سال پیش کار خود را آغاز کرد تا آزمایشاتی در خصوص برخی تکنیک های هوش مصنوعی به نام یادگیری عمیق و شبکه های عصبی داشته باشد. دانشمندان کامپیوتری، سال ها پیش این تکنیک ها را توسعه داده اند اما تا پیش از آن هیچ شرکت دیگری به علت نیاز بسیار بالا به قدرت پردازشی و نیروی متخصص، آنها را به شکل صحیح آزمایش نکرده بود.
گوگل ولی چنین قدرتی را در اختیار داشت و یکی از برترین مهندسان خود در زمینه سیستم های کامپیوتری به نام «جف دین» (Jeff Dean)، در کنار برخی دیگر از متخصصان هوش مصنوعی را به آزمایش های مختلف در همین رابطه گماشت. آنها کار را با تشخیص تصاویر شروع کردند و نتیجه آن، تشویق کننده برای ادامه راه بود.
سال گذشته «Google Photos» نتیجه همین تحقیقات را به شکل گسترده در اختیار کاربران قرار داد و اهالی دنیای تکنولوژی را نیز شگفت زده کرد. این قابلیت قادر بود تا تصاویر را شناسایی کرده و آنها را به شکل صحیح و خودکار دسته بندی کند. می توانید در میان تصاویر خود به دنبال تصویری باشید از یک حیوان یا خیلی ساده نام شخصی را برده و مجموعه ای از عکس هایی که از او دارید را یکجا مشاهده کنید.
علیرغم رقابت شدیدی که در این بخش وجود دارد، شرکت مذکور اعلام نمود که Google Photos موفق شده تا ۲۰۰ میلیون کاربر جذب کند. این یک مثال بارز در خصوص برتری هوش مصنوعی است که پیچای هم به خوبی به آن اذعان دارد: «آیا مردم تا پیش از Google Photos، از محصولات دیگری استفاده می کردند؟ پاسخ مثبت است. آیا ما سطح پذیرش بسیار عظیم و کشش بالایی را با این محصول مشاهده کرده ایم؟ پاسخ مثبت است.»
آنچه برای تشخیص تصویر نتیجه بخش واقع شده بود، برای تشخیص صوت، ترجمه و کارهای مشابه دیگر نیز به کار گرفته شد و نتیجه بخش از آب در آمد. سیستم های «جف دین» وقتی برای تشخیص گفتار تحت آموزش قرار گرفتند، دقت تا حد چشمگیری افزایش پیدا کرد. این یعنی تعداد دفعاتی که درخواست «OK Google» روی موبایل های اندرویدی درست فهمیده نمی شد، به مراتب کاهش یافت. معنای دیگر آن نیز این است که توانایی گوگل در فهم آنچه که در فضاهای پر سر و صدا گفته می شود، و یا صحبت های کسی مثل پیچای با لهجه ی موزونش بیشتر شده است؛ آن هم در ۵۵ زبان مختلف.
تکنیک های مورد استفاده قرار گرفته برای تشخیص تصاویر Google Photos نیز به همین شکل قادرند توانایی «StreetView» در خوانش تابلوها، و توانایی Project Sunroof در شناسایی پشت بام های مناسب برای نصب پنل های خورشیدی بر اساس تصاویر هوایی را تقویت کنند. این قابلیت به یک گروه آزمایشی کوچک گوگل نیز کمک کرده است بیماری «رتینوپاتی دیابتی» (نوعی بیماری شبکیه ی چشم که می تواند به کوری منجر شود) را با نگاه کردن به اسکن های موجود از عنبیه ی فرد، به شکلی اثربخش تشخیص دهند. جف دین با اشاره به تکنیک های جدید هوش مصنوعی در این باره می گوید: «این یک دگرسویی بزرگ است. کل شرکت درباره این قابلیت جدید و توانایی آن برای حل مسائل به این شیوه صحبت می کنند».
«جف دین»، یکی از برترین مهندسین کامپیوتری گوگل
چیزی که به عنوان یک پروژه ی تحقیقاتی با چند نفر محقق شروع شد، به چند صد نفر محققی رسیده است (دین از ذکر تعداد دقیق آنها خودداری می کند) که الگوریتم ها و سیستم های رایانه ای متعددی ساخته اند و به تازگی برای ادامه ی تلاش هایشان در این زمینه ی به خصوص از هوش مصنوعی، چیپ های خود گوگل را به کار گرفته اند که در همه ی آنها متناسب با این رویکرد ها تغییراتی داده شده است. (ابزار های نرم افزاری Google Brain با عنوان TensorFlow و چیپ های آن تحت عنوان واحد های پردازنده ی Tensor شناخته می شوند).
در نتیجه در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰ پروژه در این شرکت وجود دارد که از قابلیت های Google Brain برای محصولات متعدد بهره می گیرند. گروه تحت نظر جف دین، ساعت های متمادی از وقت کاری خود را صرف یادگیری ماشینی کرده اند، و هزاران نفر از مهندسان گوگل نیز کلاس های داخلی متعددی در این زمینه گذرانده اند که برخی از آنها هفته ها به طول انجامیده اند. «جان جیاناندریا»، متخصص هوش مصنوعی که توسط پیچای به رهبری بخش جست و جوی شرکت گماشته شده می گوید: «این پروژه از یک پروژه ی تحقیقاتی به یک فعالیت رایج مهندسی در گوگل بدل شد».
برای آنکه بتوانیم پتانسیل های یادگیری ماشینی برای خلق نسل جدیدی از محصولات دیجیتال را شاهد باشیم، Allo نقطه ی شروع خوبی خواهد بود که البته تا اواخر تابستان در دسترس عموم قرار نخواهد گرفت. پتانسیل هایی که از آنها صحبت می کنیم، حتی می توانند نحوه ی زندگی انسان ها را تغییر دهند. با وجود بازار جا افتاده و اشباع شده ی اپلیکیشن های ارتباطی، پیچای اعتقاد دارد افزودن چند ویژگی هوشمندانه ی انگشت شمار می تواند مثل اتفاقی که برای Photos و مرورگر کروم افتاد، به پرطرفدار شدن Allo کمک کند.
یکی از این ویژگی ها «Smart Reply» یا پاسخ هوشمند است که به صورت خودکار و با توجه به بافتار گفتگو، ۳ پاسخ از پیش نوشته شده برای جواب دادن به پیام ها به کاربر پیشنهاد می دهد. گوگل، Smart Reply را ظرف مدتی کمتر از یک سال توسعه داد و ابتدا آن را در یک اپلیکیشن موبایلی ایمیل به نام Inbox آزمایش کرد. این قابلیت به کاربر اجازه می دهد بدون اتلاف وقت یکی از پاسخ ها را انتخاب کند و با یک اشاره به پیام دریافتی پاسخ دهد.
اما گوگل در Allo پا را از این نیز یک قدم فراتر گذاشت و Smart Reply را با قابلیت تشخیص تصاویر در هم آمیخت، به گونه ای که اکنون Allo قادر است بر اساس تصاویری که در پیام ها فرستاده می شوند نیز پاسخ مناسب به کاربر پیشنهاد بدهد. به این ترتیب اگر مثلاً عکس خود را در حال سقوط آزاد برای دوستتان بفرستید، Allo پاسخ هایی مثل «فوق العاده است»، «چه جرأتی»، و یا «چقدر ترسناک» برای دوست شما در آستین خواهد داشت. یا مثلاً اگر عکس یک بچه یا حیوان خانگی برای او فرستاده باشید، Allo پاسخ هایی مثل «چقدر ناز است» را برای دوستتان آماده خواهد کرد. هنگام استفاده از Allo، دستیار گوگل نیز ممکن است وسط گفتگوی شما ظاهر شود تا برای رزرو رستوران یا برنامه ریزی سفری که در مورد آن صحبت می کرده اید به شما کمک کند.
رقبای گوگل نیز در حال هجوم آوردن به سمت دنیایی وابسته به هوش مصنوعی هستند. مایکروسافت طرحی شبیه Google Brain در دست دارد که تلاش می کند تکنیک های یادگیری ماشینی را به طیف گسترده ای از محصولات وارد کند. ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت اخیراً از ربات های مکالمه محورِ ساخته شده بر مبنای دستیار دیجیتالی خود یعنی کورتانا پرده برداشت. زاکربرگ نیز به سرعت تیمی از صدها محقق هوش مصنوعی ترتیب داد که در زمینه های تشخیص تصویر و درک زبان پیشرفت های خارق العاده ای داشته اند. او از ربات های ساخته شده بر مبنای پیام رسان Messenger نیز رونمایی کرده است.
جف بزوس از آمازون هم بیش از ۱۰۰۰ نفر را به کار روی خانواده ای از محصولات وابسته به پلتفرم محاوره ای اش به نام Alexa گماشته است که روی اسپیکر های هوشمند Echo نصب است. اپل نیز از طرف دیگر مشغول توسعه ی قابلیت های Siri است و انتظار می رود به زودی آن را به روی توسعه دهندگان شخص ثالث بگشاید.
پیچای اعتقاد دارد گوگل از رقبای خود جلوتر است. او از AlphaGo یاد می کند که اخیراً بهترین بازیکن بازی Go جهان را شکست داد و ممکن است روزی برای حل مشکلات کاربردی تر نیز به کار گرفته شود. پیچای می گوید: «وقتی به یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی نگاه می کنید، کار هایی هست که همین الان می شود انجام داد، کار هایی هم هست که باید ظرف دو تا سه سال آینده انجام شوند، و برخی کار های دیگر هم هست که عمیق تر اند و انجامشان به زمان بیشتری نیاز دارد».
ناظرانی مثل «دیوید یوفی»، استاد دانشگاه هاروارد نیز با این موضوع توافق نظر دارند که گوگل برای سردمداریِ گذار به دنیایی وابسته به هوش مصنوعی، در موقعیت مناسبی قرار دارد. یوفی می گوید: «ساندار به سراغ دسته بندی های درستی می رود و تصمیمات درست متعددی می گیرد». وی می افزاید: «اما هنوز به بوته ی آزمایش گذاشته نشده است».
The post appeared first on .
ماموریت غیر ممکن گوگل؛ تلاشی برای باز تعریف تمام گجت های سیاره زمین
طرفداران موسیقی، آمفی تئاتر ۲۲ هزار نفره «Shoreline» در سیلیکون ولی را به خوبی می شناسند. این همان صحنه ای است که بزرگانی نظیر نیل یانگ، بی جیز و بروس اسپرینگزتین روی آن حضور یافته و کنسرت هایی به یادماندنی اجرا کرده اند. همین صحنه، چند هفته پیش در اختیار مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای قرار گرفته بود.
اغراق است اگر بگوییم که او در نطق ابتدایی رویداد Google I/O، بدون هیچ استرسی روی صحنه قدم می زد. با این حال تلاش می کرد تا در نقش یک ستاره راک ظاهر شود. با لهجه هندی اش، اینچنین مراسم را آغاز نمود: «در زمانه بسیار بسیار جذابی زندگی می کنیم. پردازش کامپیوتری تکامل حیرت انگیزی داشته است.»
نمی توان اجرای پیچای را در حد استیو جابز، مارک زاکربرگ یا حتی جف بزوس و تیم کوک دانست. کاملاً مشخص است که او ترجیح می دهد در خلوت خود به گیک بازی هایش و علوم کامپیوتری بپردازد تا اینکه بخواهد در برابر چندهزار توسعه دهنده ایستاده و در خصوص آینده پردازش کامپیوتری سخن سر دهد. لری پیج البته دقیقاً به دنبال چنین شخصیتی بود تا مدیریت گوگل را به او بسپارد.
گوگل یا بهتر است بگوییم آلفابت، ارزشی بیش از نیم تریلیون دلار دارد و به عنوان دومین شرکت با ارزش جهان، حوزه های مختلفی از دنیای تکنولوژی را در اختیار خود گرفته است. از جستجو گرفته تا تبلیغات آنلاین، موبایل و ویدیو.
با این حال هم پیج و هم پیچای به خوبی می دانند که شرکت ها هرچقدر بزرگتر باشند، ساده تر می توانند راه خود را گم کنند؛ مثالش IBM و بلک بری است. در این میان گوگل شرکتی است که با چهار ابرقدرت دیگر در دنیای تکنولوژی مبارزه می کند. در زمینه موبایل با اپل و تبلیغات، ویدیو، ارتباطات با فیسبوک. این شرکت در زمینه سرویس ها و رایانش ابری نیز مایکروسافت و آمازون را در برابر خود دارد.
(image)
در این بین پیچای تصمیم دارد مبارزه را با یک تغییر بنیادین و تکنولوژیک ادامه دهد. گوگل اگرچه در حال دگرسویی به سمت موبایل از دسکتاپ است ولی تعامل با دستگاه ها، تغییرات بسیاری یافته. گاهی باید با چند نمایشگر به شکل همزمان کار کرد و گاهی محصولی مانند «اکو» از راه می رسد که به طور کلی نمایشگری در آن به کار نرفته و مکالمه-محور است.
تعامل با دستگاه ها و اپلیکیشن ها نیز به سوی دو طرفه شدن پیش می رود. حالا مایکروسافت و فیسبوک «بات» های هوشمندشان را رونمایی کرده اند؛ بات هایی که قرار است در سرویس هایی نظیر مسنجر فیسبوک و اسکایپ مایکروسافت جای گیرند. این در حالیست که مسنجر ۹۰۰ میلیون کاربر و اسکایپ، ۳۰۰ میلیون کاربر دارد. در این بین، گوگل از Gmail برخوردار است که تعداد کاربرانش به راحتی بیشتر از یک میلیارد نفر می رسد اما چندان از ویژگی های هوشمند برخوردار نیست.
پیچای اعتقاد دارد که این ویژگی ها به خوبی با پلتفرم های گوگل هماهنگ می شوند و علت آن را نیز هوش مصنوعی قدرتمند می داند. تقریباً همه شرکت ها اکنون می توانند محصولی ارائه دهند که مکالمات ساده و دمو-گونه کاربر را درک کند. در بین این شرکت ها، اپل با سیری اولین بود ولی برای درک فرمان های پیچیده تر، نیاز به الگوریتم های پیچیده تری است.
گوگل سال هاست که در حال توسعه هوش مصنوعی است. این شرکت مدت ها پیش از رقبای خود مشغول توسعه فناوری هایی نظیر تشخیص صدای کاربر، تصاویر، ترجمه و یادگیری ماشینی بوده است. حال پس از سال ها تمرین، پیچای خبر می دهد که گوگل آماده است تا همه تحقیقات خود را در قالب پکیجی کامل در محصولات خود ارائه داده و در راس رقابت قرار گیرد: «این دیدگاه را داریم که باید از سوی شرکتی که تقدم موبایل را در پیش دارد، به شرکتی تبدیل شویم که هوش مصنوعی برایش مقدم است.»
روی صحنه ی Shoreline، شرکت تحت نظر پیچای برخی از همان موارد نظیر Google Home و یک اپلیکیشن پیام رسان موسوم به Allo را معرفی کرد. آنچه نیروبخش هر دو محصول سخت افزاری و نرم افزاری است، چیزیست که پیچای نام «دستیار گوگل» را برایش انتخاب می کند.
دستیار گوگل را می توان نسخه سوم از جستجوی گوگل برشمرد؛ راهکاری که توسط آن قادر خواهید بود با خود گوگل به تعامل بپردازید. با آن می توانید سفارش های مختلف بدهید، بلیت پرواز رزرو کنید، موسیقی پخش کنید و یا به یک پیام پاسخ دهید. به شما پیشنهاد می دهد که در روز مادر، برای مادر خود گل تهیه کنید و یا پیش از یک مسافرت، یادآوری می کند که باید وسایل خود را جمع کنید.
به کلامی ساده تر، دستیار گوگل آماده است تا به شما کمک کند. چه در موبایل، اسپیکر، خودرو، تلویزیون و یا حتی ساعت هوشمندتان. پیچای می گوید: «می خواهیم در سراسر روز به شکل نامحسوس برای کمک به کاربر حاضر باشیم.»
ولی فریادهای شوق توسعه دهندگان در مراسم آغازین رویداد I/O، به حدی نبودند تا اذهان را از حقایق دور کنند. عرضه اپلیکیشنی به نام Allo، به طرز مشهودی این واقعیت را نشان می دهد که گوگل در بحث اپلیکیشن های پیام رسان از دیگران عقب مانده و حالا می خواهد به سرعت خود را به نقطه قابل قبولی برساند.
این در حالیست که Google Home خبر از شگفت زدگی گوگل از ارائه محصولی به نام آمازون اکو می دهد. چنین مسائلی نشانگر آن است که گوگل اگرچه در برخی موارد نظیر یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی پیشتاز است، اما همیشه هم نمی تواند حاصل تحقیقات خود را به محصولاتی پرطرفدار بدل کند
«تیم اُرایلی» «Tim O’Reilly»، موسس O’Reilly Media می گوید: «توانایی بالای گوگل در زمینه ایجاد تکنولوژی های پیچیده باعث می شود تا آنها موقعیت های ساده را از دست بدهند و نتوانند محصولاتی با تجربه کاربری مناسب عرضه کنند.»
برای همین موضوع، گوگل هوم می تواند یک آزمایش مناسب باشد، هرچند که هنوز چند ماهی تا زمان عرضه اش باقی مانده است. اگر قرار باشد در آینده از سرویس های دیجیتالی توسط پیام رسان ها و همچنین مکالمه با دستگاه های خود بهره گیریم، گوگل باید خود را برای چنین امری آماده کند. مانند فیسبوک، مایکروسافت و آمازون و احتمالاً اپل.
دیوید یوفی، استاد دانشگاه هاروارد
«دیوید یوفی» (David Yoffie) از دانشکده تجارت هاروارد می گوید: «در پایان، حاصل تلاش یک توسعه دهنده در همه پلتفرم ها موجود نخواهد بود. سوال اینجاست که چه شرکتی برای جلب توجه توسعه دهندگان موفق تر باشد.»
کار اصلی پیچای این است که اطمینان حاصل کند پاسخ این سوال، گوگل است، شرکتی که اکنون ۶۰ هزار کارمند دارد و درآمدش به شکل سالانه به ۷۵ میلیارد دلار می رسد. لیست وظایف پیچای بلند بالاست. او باید از سرویس های گوگل کسب درآمد کند. سرویس هایی نظیر جستجو، اندروید، مپس، یوتوب، پلی و بسیاری دیگر که در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند. ارتباط موثر با سازندگان ابزارهای اندرویدی و همچنین اتحاد میان دو سیستم عامل کروم و اندروید، از سایر وظایفش هستند.
پیچای می گوید که آماده است تا دگرگونی گوگل را مدیریت کند: «شخصاً تصور می کنم که حالا تمرکز بیشتری بر ماموریت خود پیدا کرده ایم و با قدرت بیشتری همه محصولات گوگل را به سمت یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی می رانیم.»
اگر زمان را به سه دهه پیش برگردانید، احتمالاً پیچای را در جلوی یک موتورسیکلت قدیمی خواهید یافت در حالی که پدرش، فرمان را در دست دارد و مادرش خود را به همراه برادر ساندار در بخش پشتی صندلی موتور جای داده و این خانواده به همین شکل در حال رد شدن از ترافیک شهر «چنای» است.
این جاییست که ساندار بزرگ شده؛ در خانه ای ساده که دو اتاق دارد. با استانداردهای غربی، خانواده او از نظر مالی در سطح پایینی قرار داشته اند در حالی که پدرش یک مهندس برق و مادرش یک تندنویس بوده. برای سال ها، آنها تلویزیون، تلفن یا خودرو نداشتند.
در این میان ولی والدین او، تاکید بسیاری بر تحصیل عالی او می کردند. ساندار توانست جایی برای خود در موسسه فناوری هند در «خاراگپور» دست و پا کند. پس از تمام شدن تحصیلش در این موسسه و کسب مدرک مهندسی، موفق شد بورس تحصیلی دانشگاه استنفورد را به دست آورد. در سال ۱۹۹۳ از استنفورد فارغ التحصیل شد و مانند بسیاری از افرادی که در این دانشگاه تحصیل کرده بودند، به سراغ سیلیکون ولی رفت و کار خود را در شرکت طراحی چیپست «Applied Materials» آغاز نمود.
در سال ۲۰۰۴ وارد گوگل شد، شرکتی با رشد سریع که در آن زمان، مایکروسافت را بزرگترین دشمن خود می پنداشت. پیچای از همان ابتدای کار در بخشی به کار گماشته شد که در برابر مایکروسافت مشغول مقاومت بود. از همان جا و از همان ابتدا، وی با تصمیمات صحیح و استراتژیک خود، به سرعت توانست به سوی مدیریت پیش رود.
مسئولیت یکی از بخش های نه چندان هیجان انگیز اما حیاتی به نام «Google Toolbar» به وی سپرده شده بود. این تولبار به کاربر مرورگر اینترنتی اجازه می داد تا بدون نیاز به مشاهده گوگل دات کام، بتواند جستجوی خود را در وب انجام دهد.
اقدامات صحیح پیچای در توسعه تولبار گوگل، منجر به تولد مرورگر کروم شد. این پروژه البته درون گوگل بحث های بسیاری برانگیخت. اهالی مانتین ویو هراس داشتند که ممکن است توسعه یک مرورگر جداگانه از سوی گوگل برای کاربران، خشم مایکروسافت را در پی داشته باشد و این شرکت مرورگر اکسپلورر خود که در آن زمان بر وب سلطه داشت را اندکی دست کاری کند تا دسترسی کاربران به گوگل دشوارتر شود و به همین شکل، درآمد گوگل به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند.
پیچای ولی اصرار داشت که گوگل، می تواند مرورگر بهتری از اینترنت اکسپلورر توسعه دهد. در آن زمان، پیچای با تیم کوچکی زیر نظر «ماریسا میر»، مدیر عامل کنونی یاهو کار خود را برای توسعه کروم آغاز کرد و توانست یک محصول با کیفیت خلق کند.
کروم آماده بود تا در سال ۲۰۰۸ راه خود را در میان کاربران باز کند که اندکی قبلش، یک وبلاگ نویس آلمانی این اطلاعات را به دست آورد و نتایج تلاش گوگل را به جهان خبر داد. کروم در آن زمان از هر مرورگر دیگری که در بازار وجود داشت سریع تر بود و عملکرد بهتری از خود بر جای می گذاشت و در گذر زمان نیز تیم توسعه آن همواره کروم را در بالاترین سطح نگه داشت.
در سال ۲۰۱۲، کروم تبدیل شد به مرورگر شماره یک در کامپیوترهای شخصی. به لطف رشد فزاینده موبایل های اندرویدی هم، این مرورگر اکنون در تلفن های هوشمند هم محبوب ترین است.
پیروزی غیر محتمل کروم موجب شد تا پیچای اعتبار بسیار زیادی به دست آورد. وی اگرچه تا کنون هیچ شرکتی تاسیس نکرده، اما موفقیت هایش باعث شد تا بسیاری او را به عنوان یک کارآفرین بشناسند. همه این مسائل دست به دست هم داد تا او پله های پیشرفت را یکی یکی پشت سر هم سپری کند.
یکی از افرادی که سابق بر این در گوگل و در پستی مدیریتی مشغول به کار بوده در موردش می گوید: «بخشی از گوگل وجود دارد که اخلاق حرفه ای در آن حرف اول را می زند و پیچای، به خوبی با این بخش هماهنگی دارد. گاهی مردم قدرت کارآفرینی و تکنیکی او را دست کم می گیرند. اما واقعاً در این موارد کارش را به خوبی انجام می دهد.»
با کناره گرفتن برخی از افراد از گوگل نظیر ماریسا میر و اندی رابین، مسئولیت های پیچای افزایش یافت. در سال ۲۰۱۳، مسئولیت توسعه سیستم عامل کروم، اندروید و مرورگر کروم را در اختیار گرفت. یک سال بعد، زمانی که «ویک گاندوترا»، مدیر وقت گوگل پلاس، این شرکت را ترک کرد، مسئولیت این شبکه اجتماعی نیز به ساندار سپرده شد.
با وجود همه این مسائل، پیچای کاملاً خونسردی خود را حفظ کرده بود و همین موضوع باعث شد تا اعتماد لری پیج به او بیشتر و بیشتر شود. همان مدیر سابق گوگل که نامی از او برده نشده می گوید: «او قادر به اتخاذ تصمیمات دشوار و مهم است و بعداً هم از آنها روی برنمی گرداند. سایرین عاشق اخلاق ساده او و تفکر عمیقش هستند. این باعث شده تا اتحاد بیشتری در تیم ها ایجاد شود.»
سال گذشته زمانی که لری پیج تصمیم به تاسیس یک شرکت هولدینگ گرفت و خودش مدیر عامل آن شد، ساندار پیچای را به مدیریت گوگل برگزید. توجه داشته باشید که حالا آلفابت ۹۹ درصد از درآمد خود و کل سودش را از گوگل به دست می آورد.
تلاش پیچای برای افزودن هوش منصوعی به همه محصولات گوگل در یک ساختمان دو طبقه انجام می شود که رو به روی مقر اصلی گوگل در مانتین ویو قرار گرفته. جایی که یک آزمایشگاه بزرگ تحت عنوان «Google Brain» مشغول کار است و بسیاری از هوشمندی قابل مشاهده در سرویس های این کمپانی را توسعه می دهد.
این گروه چهار سال پیش کار خود را آغاز کرد تا آزمایشاتی در خصوص برخی تکنیک های هوش مصنوعی به نام یادگیری عمیق و شبکه های عصبی داشته باشد. دانشمندان کامپیوتری، سال ها پیش این تکنیک ها را توسعه داده اند اما تا پیش از آن هیچ شرکت دیگری به علت نیاز بسیار بالا به قدرت پردازشی و نیروی متخصص، آنها را به شکل صحیح آزمایش نکرده بود.
گوگل ولی چنین قدرتی را در اختیار داشت و یکی از برترین مهندسان خود در زمینه سیستم های کامپیوتری به نام «جف دین» (Jeff Dean)، در کنار برخی دیگر از متخصصان هوش مصنوعی را به آزمایش های مختلف در همین رابطه گماشت. آنها کار را با تشخیص تصاویر شروع کردند و نتیجه آن، تشویق کننده برای ادامه راه بود.
سال گذشته «Google Photos» نتیجه همین تحقیقات را به شکل گسترده در اختیار کاربران قرار داد و اهالی دنیای تکنولوژی را نیز شگفت زده کرد. این قابلیت قادر بود تا تصاویر را شناسایی کرده و آنها را به شکل صحیح و خودکار دسته بندی کند. می توانید در میان تصاویر خود به دنبال تصویری باشید از یک حیوان یا خیلی ساده نام شخصی را برده و مجموعه ای از عکس هایی که از او دارید را یکجا مشاهده کنید.
علیرغم رقابت شدیدی که در این بخش وجود دارد، شرکت مذکور اعلام نمود که Google Photos موفق شده تا ۲۰۰ میلیون کاربر جذب کند. این یک مثال بارز در خصوص برتری هوش مصنوعی است که پیچای هم به خوبی به آن اذعان دارد: «آیا مردم تا پیش از Google Photos، از محصولات دیگری استفاده می کردند؟ پاسخ مثبت است. آیا ما سطح پذیرش بسیار عظیم و کشش بالایی را با این محصول مشاهده کرده ایم؟ پاسخ مثبت است.»
آنچه برای تشخیص تصویر نتیجه بخش واقع شده بود، برای تشخیص صوت، ترجمه و کارهای مشابه دیگر نیز به کار گرفته شد و نتیجه بخش از آب در آمد. سیستم های «جف دین» وقتی برای تشخیص گفتار تحت آموزش قرار گرفتند، دقت تا حد چشمگیری افزایش پیدا کرد. این یعنی تعداد دفعاتی که درخواست «OK Google» روی موبایل های اندرویدی درست فهمیده نمی شد، به مراتب کاهش یافت. معنای دیگر آن نیز این است که توانایی گوگل در فهم آنچه که در فضاهای پر سر و صدا گفته می شود، و یا صحبت های کسی مثل پیچای با لهجه ی موزونش بیشتر شده است؛ آن هم در ۵۵ زبان مختلف.
تکنیک های مورد استفاده قرار گرفته برای تشخیص تصاویر Google Photos نیز به همین شکل قادرند توانایی «StreetView» در خوانش تابلوها، و توانایی Project Sunroof در شناسایی پشت بام های مناسب برای نصب پنل های خورشیدی بر اساس تصاویر هوایی را تقویت کنند. این قابلیت به یک گروه آزمایشی کوچک گوگل نیز کمک کرده است بیماری «رتینوپاتی دیابتی» (نوعی بیماری شبکیه ی چشم که می تواند به کوری منجر شود) را با نگاه کردن به اسکن های موجود از عنبیه ی فرد، به شکلی اثربخش تشخیص دهند. جف دین با اشاره به تکنیک های جدید هوش مصنوعی در این باره می گوید: «این یک دگرسویی بزرگ است. کل شرکت درباره این قابلیت جدید و توانایی آن برای حل مسائل به این شیوه صحبت می کنند».
«جف دین»، یکی از برترین مهندسین کامپیوتری گوگل
چیزی که به عنوان یک پروژه ی تحقیقاتی با چند نفر محقق شروع شد، به چند صد نفر محققی رسیده است (دین از ذکر تعداد دقیق آنها خودداری می کند) که الگوریتم ها و سیستم های رایانه ای متعددی ساخته اند و به تازگی برای ادامه ی تلاش هایشان در این زمینه ی به خصوص از هوش مصنوعی، چیپ های خود گوگل را به کار گرفته اند که در همه ی آنها متناسب با این رویکرد ها تغییراتی داده شده است. (ابزار های نرم افزاری Google Brain با عنوان TensorFlow و چیپ های آن تحت عنوان واحد های پردازنده ی Tensor شناخته می شوند).
در نتیجه در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰ پروژه در این شرکت وجود دارد که از قابلیت های Google Brain برای محصولات متعدد بهره می گیرند. گروه تحت نظر جف دین، ساعت های متمادی از وقت کاری خود را صرف یادگیری ماشینی کرده اند، و هزاران نفر از مهندسان گوگل نیز کلاس های داخلی متعددی در این زمینه گذرانده اند که برخی از آنها هفته ها به طول انجامیده اند. «جان جیاناندریا»، متخصص هوش مصنوعی که توسط پیچای به رهبری بخش جست و جوی شرکت گماشته شده می گوید: «این پروژه از یک پروژه ی تحقیقاتی به یک فعالیت رایج مهندسی در گوگل بدل شد».
برای آنکه بتوانیم پتانسیل های یادگیری ماشینی برای خلق نسل جدیدی از محصولات دیجیتال را شاهد باشیم، Allo نقطه ی شروع خوبی خواهد بود که البته تا اواخر تابستان در دسترس عموم قرار نخواهد گرفت. پتانسیل هایی که از آنها صحبت می کنیم، حتی می توانند نحوه ی زندگی انسان ها را تغییر دهند. با وجود بازار جا افتاده و اشباع شده ی اپلیکیشن های ارتباطی، پیچای اعتقاد دارد افزودن چند ویژگی هوشمندانه ی انگشت شمار می تواند مثل اتفاقی که برای Photos و مرورگر کروم افتاد، به پرطرفدار شدن Allo کمک کند.
یکی از این ویژگی ها «Smart Reply» یا پاسخ هوشمند است که به صورت خودکار و با توجه به بافتار گفتگو، ۳ پاسخ از پیش نوشته شده برای جواب دادن به پیام ها به کاربر پیشنهاد می دهد. گوگل، Smart Reply را ظرف مدتی کمتر از یک سال توسعه داد و ابتدا آن را در یک اپلیکیشن موبایلی ایمیل به نام Inbox آزمایش کرد. این قابلیت به کاربر اجازه می دهد بدون اتلاف وقت یکی از پاسخ ها را انتخاب کند و با یک اشاره به پیام دریافتی پاسخ دهد.
اما گوگل در Allo پا را از این نیز یک قدم فراتر گذاشت و Smart Reply را با قابلیت تشخیص تصاویر در هم آمیخت، به گونه ای که اکنون Allo قادر است بر اساس تصاویری که در پیام ها فرستاده می شوند نیز پاسخ مناسب به کاربر پیشنهاد بدهد. به این ترتیب اگر مثلاً عکس خود را در حال سقوط آزاد برای دوستتان بفرستید، Allo پاسخ هایی مثل «فوق العاده است»، «چه جرأتی»، و یا «چقدر ترسناک» برای دوست شما در آستین خواهد داشت. یا مثلاً اگر عکس یک بچه یا حیوان خانگی برای او فرستاده باشید، Allo پاسخ هایی مثل «چقدر ناز است» را برای دوستتان آماده خواهد کرد. هنگام استفاده از Allo، دستیار گوگل نیز ممکن است وسط گفتگوی شما ظاهر شود تا برای رزرو رستوران یا برنامه ریزی سفری که در مورد آن صحبت می کرده اید به شما کمک کند.
رقبای گوگل نیز در حال هجوم آوردن به سمت دنیایی وابسته به هوش مصنوعی هستند. مایکروسافت طرحی شبیه Google Brain در دست دارد که تلاش می کند تکنیک های یادگیری ماشینی را به طیف گسترده ای از محصولات وارد کند. ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت اخیراً از ربات های مکالمه محورِ ساخته شده بر مبنای دستیار دیجیتالی خود یعنی کورتانا پرده برداشت. زاکربرگ نیز به سرعت تیمی از صدها محقق هوش مصنوعی ترتیب داد که در زمینه های تشخیص تصویر و درک زبان پیشرفت های خارق العاده ای داشته اند. او از ربات های ساخته شده بر مبنای پیام رسان Messenger نیز رونمایی کرده است.
جف بزوس از آمازون هم بیش از ۱۰۰۰ نفر را به کار روی خانواده ای از محصولات وابسته به پلتفرم محاوره ای اش به نام Alexa گماشته است که روی اسپیکر های هوشمند Echo نصب است. اپل نیز از طرف دیگر مشغول توسعه ی قابلیت های Siri است و انتظار می رود به زودی آن را به روی توسعه دهندگان شخص ثالث بگشاید.
(image)
پیچای اعتقاد دارد گوگل از رقبای خود جلوتر است. او از AlphaGo یاد می کند که اخیراً بهترین بازیکن بازی Go جهان را شکست داد و ممکن است روزی برای حل مشکلات کاربردی تر نیز به کار گرفته شود. پیچای می گوید: «وقتی به یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی نگاه می کنید، کار هایی هست که همین الان می شود انجام داد، کار هایی هم هست که باید ظرف دو تا سه سال آینده انجام شوند، و برخی کار های دیگر هم هست که عمیق تر اند و انجامشان به زمان بیشتری نیاز دارد».
ناظرانی مثل «دیوید یوفی»، استاد دانشگاه هاروارد نیز با این موضوع توافق نظر دارند که گوگل برای سردمداریِ گذار به دنیایی وابسته به هوش مصنوعی، در موقعیت مناسبی قرار دارد. یوفی می گوید: «ساندار به سراغ دسته بندی های درستی می رود و تصمیمات درست متعددی می گیرد». وی می افزاید: «اما هنوز به بوته ی آزمایش گذاشته نشده است».
The post appeared first on .
ماموریت غیر ممکن گوگل؛ تلاشی برای باز تعریف تمام گجت های سیاره زمین
آخرین دیدگاهها