6 نکته که باید در مورد بازی The Legend of Zelda Breath of the Wild بدانید

اولین نشانه ها از زلدای جدید در E3 سال ۲۰۱۱ پدیدار شد؛ جایی که زمزمه هایی از یک زلدای HD شنیده می شد. حدس و گمان ها از هر طرف سرازیر شدند و هر روز نکته ای جدید کشف می شد و یا حداقل این طور به نظر می آمد.

ولی کمتر کسی فکرش را می کرد که زلدای جدید به همراه خودش نوبرانه ای را به عنوان سوییچ، کنسول جدید نینتندو، به همراه داشته باشد. و البته این تنها سورپرایز این عنوان نیست؛ مکانیزم های جدید، سبک گرافیکی نو، و حال و هوای غربی همه و همه تازه های این ماجراجویی هستند.

همین ها کافی بود تا مخاطبان بی شمار این سری، بار دیگر تشنه ی تجربه یک ماجراجویی دیگر از لینک بشوند. ۲ بار تاخیر در دوره آماده سازی این اثر خود نشان از وسواس سازندگان و علم آن ها نسبت به این ماموریت و مسئولیت عظیم دارد. در ادامه به نکات مهم و جالب توجه در مورد این بازی می پردازیم.

ریشه های شرقی، اتمسفر غربی

سری زلدا به داشتن تم شرقی خود معروف بوده اما این بار تصمیم سازندگان بر آن است که عناصر استفاده شده در بازی بیشتر از هر زمانی، به حال و هوای غربی سوق داشته باشند. البته پس از موفقیت بازی هایی مانند ویچر، نمی توان به تصمیم آن ها خرده گرفت و تنها باید صبر کرد و از ساخته شان لذت برد.

البته در این دوره که سلیقه خود آسیایی ها هم به محصولات غربی نزدیکتر شده، انتخاب تم غربی نه تنها ریسک محسوب نمی شود، بلکه پا فشاری سازندگان بر حالت قدیمی اثر خود می تواند خطرناک تلقی شود و آن ها را به درد تکرار دچار کند.

پایانی بر یک آغاز، آغازی بر یک پایان

همیشه عناوینی هستند که صرفا بیشتر از یک «بازی»، تعهد و وظیفه دارند؛ این بازی ها پرچم داران یک شرکت و یا یک کنسول هستند. از سوی دیگر بازی هایی نیز هستند که وظیفه تمام کردن دوران یک نسل و کنسول را بر دوش می کشند.

و بازی هایی هم هستند که ماموریت شروع یک کنسول را دارند و اصطلاحاً لانچ تایتل یک محصول به حساب می آیند. تمام این بازی ها به نوبه خود ماموریت سختی دارند؛ حالا تصور کنید یک اثر، تمام این وظایف را یک جا به دوش بکشد.

Zelada:Breath of Wild پایانی بر کنسول چندان ناموفق Wii U و شروعی بر محصول جدید و پر امید نینتندو با نام سوییچ است. پس این اثر محکوم به موفقیت است؛ نه موفقیت به معنای معمول آن، بلکه باید شاهکار باشد تا خاطرات خوب ما را جاودانه کند و از طرفی با درخشش خود، ضمانت فروش کنسول جدید شرکت نینتندو باشد.

سریع همچو باد

نکته قابل توجه دیگر مورد The Legend of Zelda: Breath of the Wild، سریع تر شدن همه چیز است. از روایت داستان تا سبک جدید مبارزات، همه و همه با ضرب آهنگ قابل توجهی پیش می روند. چیزی که در عناوین قبلی زلدا کمتر دیده می شد و در مواقعی پیشرفت کند داستان می توانست برای مخاطب عذاب آور باشد.

اما این بار همه چیز فرق می کند و با روان تر شدن روایت داستان و گیم پلی و المان های نقش آفرینی، بازی کاملا به دنبال لذت بردن گیمر است.

ظاهر نو

چشم نواز؛ تمام گرافیک زلدای جدید را می شود در این کلمه خلاصه کرد. تکامل گرافیک سل شید را می توان در این اثر حس کرد. محدوده دیداری بازی فراتر از یک عنوان تحت کنسول های خانگی است.

طراحی کاراکتر ها بیشتر ذائقه غربی سازندگان را به رخ می کشد؛ همین عنصر را می توان به طراحی تمامی محیط ها و مراحل تعمیم داد. حتی خود شخصیت لینک هم از این موج تغییر عقب نمانده است و شکل و شمایل آشناتری نسبت به قهرمان های اروپایی به خود گرفته است.

گیم پلی جدید

زلدا از نظر گیم پلی تا به حال چیزی کم نداشته است؛ این این مسئله سبب نمی شود که بگوییم دیگر جایی برای بهبود نیست.

از تدابیر جدید سازندگان برای بهتر کردن گیم پلی می توان به سیستم جدید مبارزات، اضافه شدن عنصر دما به بازی، استفاده از تلکینسیس (جا به جایی اشیا از راه دور) در مبارزات و حل معماها اشاره داشت.

سیستم جدید مبارزات، همان طور که اشاره شد سریع تر از قبل است و اضافه شدن قابلیت پرتاب سلاح ها هم در این امر تاثیر گذار هستند. بر خلاف گذشته، استفاده از سلاح ها به روند معمول بازی های اکشن شباهت بیشتری دارند؛ یعنی زمان استفاده از هر اسلحه کاهش یافته و در عوض تنوع آن ها بیشتر شده است.

در نسخه دمو و تریلر ها شاهد اضافه شدن عنصری به بازی به عنوان دما هستیم؛ البته هنوز معلوم نشده که استفاده اصلی آن چیست و چه تاثیری در روند بازی و سیستم مبارزاتی و یا حل معماها دارد.

پدیده نوین دیگر، استفاده از قابلیت جا به جایی اشیا از راه دور در حل معما های محیطی کاربرد دارد و باید برای دیدن کارایی های دیگر آن در طول بازی تا انتشارش صبر کرد.

پرش!

بعضی از چیز ها در دنیای بازی های ویدیویی فقط موجب شگفتی هستند؛ مثل عدم توانایی جان مارستون در شنا کردن، نشسته حرکت کردن اسنیک، و تعریف نشدن پرش برای لینک!

اما این بار قهرمان ما پس از سال ها به راز و رمز پریدن پی برده است و می تواند بپرد. هم در حین مبارزه و هم در حین گشت و گذار در محیط؛ حتی از روی اسب که می تواند منجر به نبردهای هوایی شود.

به اضافه ی پرش، لینک حالا می تواند از موانع کوتاه بالا برود، چیزی که در نسخه های قبل خبری از آن نبود. در کل چشم امید نینتندو به این بازی دوخته شده است؛ که صد البته سرمایه گذاری سودآوری برای آنها نیز هست.

زلدا نمی تواند بد باشد و این نکته تا به اینجای کار از دمو ها و تریلر ها قابل درک است. همه چیز نوید یک شاهکار دیگر را می دهند.

شاید این اثر مهم ترین محصول چند سال اخیر نینتندو و حتی صنعت بازی های ویدیویی باشد. چون تنها خود نینتندو می تواند رکوردهای خودش را بزند و همه را مغلوب نوآوری و دانش چگونه سرگرم کردن مخاطب خود کنند.

The post appeared first on .

6 نکته که باید در مورد بازی The Legend of Zelda Breath of the Wild بدانید