می 2, 2017 / / دیدگاهها برای فیسبوکِ یک میلیارد دلاری؛ چرا زاکربرگ شرکتش را به یاهو نفروخت؟ بسته هستند
فیسبوکِ یک میلیارد دلاری؛ چرا زاکربرگ شرکتش را به یاهو نفروخت؟
کتاب «فیسبوک شدن» به قلم «مایک هافلینگر» اخیراً منتشر شده و پیشتر در مطلب «»، تا حدی به گفته های هافلینگر پرداختیم و از آن نقل کردیم. هافلینگر یکی از مدیران ارشد فیسبوک بوده و قبلاً در سمت «مدیر بازاریابی و کسب و کار جهانی» برای شرکت مورد بحث خدمت می کرده است.
کتابی که او نوشته، بخش هایی از زوایای تاریک بزرگترین شبکه اجتماعی جهان را روشن می سازد و برخی تصمیم گیری های سخت که در دوران حضور او در فیسبوک پیش آمده را نیز روایت می کند. مطلب قبلی به داستان خرید اینستاگرام اشاره داشت و اینکه چرا زاکربرگ چنین تصمیمی گرفت.
این نوشته، ترجمه چکیده ای از خود کتابی است که هافلینگر به رشته تحریر آورده و برایمان این داستان را تعریف می کند که چرا در سال ۲۰۰۶، زاکربرگ پیشنهاد ۱ میلیارد دلاری یاهو را رد کرد. کافیست بدانید که اکنون فیسبوک ارزشی بالغ بر ۳۵۰ میلیارد دلار دارد. در ادامه، مطلب را به قلم هافلینگر مطالعه می کنید.
در تابستان ۲۰۰۹، گذشته ی سیلیکون ولی با آینده اش ملاقات کرد.
من از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۸ در اینتل مشغول بودم و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ مستقیماً برای مدیر عامل وقت آن شرکت به نام «اندی گرو» کار می کردم. در ژانویه ۲۰۰۹ بود که پس از مصاحبه کاری با مدیر بخش های تجاری و مهندسی یعنی زاکربرگ و سندبرگ، برای کار به همین شرکت رفتم. یک روز با زاکربرگ و گرو تماس گرفتم تا ببینم علاقه ای به صرف ناهار سه نفره و ملاقات با هم دارند یا نه، و هر دو پذیرفتند.
گرو در آن زمان ۷۲ سال سن و شهرتی افسانه ای در سیلیکون ولی داشت. هم موسس، مدیر عامل و رئیس هیات مدیره اینتل؛ اینتلی که در شکل گیری نام «سیلیکون ولی» بیشتر از هر شرکت دیگری موثر بود. ریزپردازنده های اینتل بودند که باعث شکل گرفتن کامپیوترهای شخصی و حتی اینترنت شدند. بار سیلیکون ولی تا حد زیادی روی شانه اینتل و گرو سنگینی می کرد و .
زاکربرگ ۲۵ ساله ای که آن روز به شدت مشغول توسعه فیسبوک و سرعت بخشیدن به سرویسش بود، صرفاً به خاطر تلاش های گرو در چندین دهه قبل، به جایگاه کنونی خود رسیده بود.
مارک زاکربرگ آن روز با پیشکسوتی ملاقات کرد که پیش نیاز اتصال میلیاردها کامپیوتر و گجت دیجیتالی را فراهم آورده بود. تازه کار جمع، خود زاکربرگ بود که حالا می خواست به جای کامپیوترها، مردم را در سراسر این کره خاکی به هم متصل کند. ابتدای صحبت، بحث سطحی، آرام و مودبانه بود. گرو تلاش می کرد تا نشان دهد از این همراهی خشنود است. قبلاً بارها دیده بودم که این کار را با دیگران هم انجام می دهد: جف بزوس از آمازون، جری یانگ از یاهو، لری پیج و سرگئی برین از گوگل، مگ وایتمن از eBay.
زاکربرگ، در عوض مایل بود علاقه های مشترکی میان خودش و گرو، بزرگمردی که گویی از تاریخ بیرون پریده و اینک در برابرش نشسته، پیدا کرده و زمینه صحبتی عمیق تر را بیابد.
چند دقیقه که گذشت، گرو حرکت خودش را زد؛ سوالی مستقیم که البته نه به هدف بی احترامی، بلکه صرفاً برای جذاب تر شدن این دیدار مطرح شد:
آخرین دیدگاهها