پیش نمایش Battlefield 1: جنگ بزرگ
پس از عرضه Battlefield 4 و کسب موفقیت های کم و بیش توسط بازی، طرفداران این فرنچایز منتظر رونمایی از نسخه ای دیگر و مشاهده تحولات شگرف در آن بودند. بتلفیلد 4 اثری مبتنی بر بخش چند نفره بود که توانست با ارائه ی مطلوب این بخش، برای ماه ها، میلیون ها گیمر را به خود سرگرم کند.
بخش داستانی نیز صرفاً یک روند خطی را با داستانی متوسط و آبکی بیان می کرد که قادر بود تنها 8 تا 10 ساعت، طرفداران این بخش را مشغول نماید. بتلفیلد 4 با وجود طرفداران بسیاری که در قسمت آنلاین داشت، به هنگام عرضه مشکلات زیادی را در این بخش و همچنین ثبات سرورها به خود دیده بود. همین امر دلیل محکمی شد بر عرضه ی آپدیت های حجیم و چند گیگابایتی که به مذاق خیلی ها خوش نمی آمد.
پس از عرضه ی این نسخه، الکترونیک آرتز سعی می کند با تغییر دادن روند کلی بتلفید، آن را وارد فاز تازه ای کند. بر خلاف خواسته ی طرفداران مبنی بر عرضه مجدد عنوانی شماره دار و یا حتی احیای سری محبوب Battlefeld: Bad Company، الکترونیک آرتز بازی Battlefield: Hardline را منتشر کرد.
بتلفیلد هاردلاین به عقیده بسیاری یک بتلفیلد واقعی نبود. بگذارید ساده تر بگوییم، بتلفیلد هاردلاین ابداً المان های یک بتلفیلد اصلی را با خود یدک نمی کشید. چیزی که از بتلفیلد می شناسیم، درگیر شدن در جنگ های عظیم، استفاده از انواع و اقسام سلاح ها و تسلیحات سنگین و صحنه های حماسی فراوان است.
چیزی که هاردلاین ارائه می داد یک نسخه ی مدرنیزه شده از بازی فوق محبوب کانتر استریک بود. بخش چند نفره به درگیری دزدها و پلیس ها ختم می شد. در تازه ترین عنوان ساخته شده توسط Visceral Games که هاردلاین لقب گرفته بود باید در مدهای مختلف به صورت تاکتیکی به مقابله با هم می پرداختید.
اما گویا الکترونیک آرتز نقشه های بیشتری برای این سری داشته است. با انتشار آخرین بتلفیلد ساخته شده توسط این کمپانی خبرهای متعددی مبنی بر در دست ساخت بودن یک بتلفیلد انقلابی توسط استودیوی سوئدی به بیرون درز پیدا می کند. خوشبختانه الکترونیک آرتز با عرضه ی عناوینی چون بتلفیلد هاردلاین و Star Wars Battlefront فرصت مناسبی را برای خود فراهم کرد تا به واسطه آن عنوان شماره دار خود را احیا کند.
پس از کش و قوس های فراوان، سرانجام انتظارها به پایان رسید و نسخه ای جدید از بتلفیلد با نام عجیب بتلفیلد 1 به صورت رسمی برای عموم معرفی شد. این شماره چهاردهمین نسخه از فرانچایز بتلفیلد بوده و قرار است وقایع جنگ جهانی اول را به سبک الکترونیک آرتز و استودیوی سوئدی DICE به تصویر بکشد.
نمایش ابتدایی بازی با آن که اطلاعات مهمی را در رابطه با روند بازی در اختیار نمی گذاشت، اما آن قدر خوب بود که بتواند به محبوب ترین ویدیوی آپلود شده روی وب سایت یوتوب تبدیل شود. نمی خواهیم خودمان را گول بزنیم؛ بتلفیلد 1 یکی از دشوارترین و ناهموارترین مسیرها را در مقابل خود دارد.
جنگ جهانی اول که با نام جنگ بزرگ نیز شناخته می شود، از دهه ی 90 میلادی تا به حال پیش زمینه داستانی عناوین زیادی در صنعت سینما بوده است. اما متأسفانه این رویداد تاریخی که از آن به عنوان برجسته ترین رخداد بشر نیز یاد می شود نتوانسته آن طور که باید و شاید در صنعت بازی های ویدیویی توفیق کسب کند.
پیشینه جنگ جهانی اول آن قدر وسیع و بزرگ است که به تنهایی بتواند، یک اثر را زمین زده و یا آن را به اوج موفقیت برساند. در صنعتی که اکثر توسعه دهندگان سعی می کنند با نشان دادن پیشرفت تکنولوژی و صعود به آینده، طرفداران را مجاب به تجربه ی عناوین خود کنند، الکترونیک آرتز به همراه دایس دست به اقدامی به شدت انقلابی زده است.
این عنوان امسال باید با اثری چون Call of Duty: Infinite Warfare به رقابت بپردازد که ما را به فضا برده و قدم گذاشتن روی سیارات دیگر را برایمان به ارمغان می آورد. حقیقت امر آن است که تا زمان انتشار بتلفیلد 1 نمی توان راجع به موفقیت و یا عدم موفقیت آن سخن گفت.
در واقع الکترونیک آرتز حرکتی بزرگ کرده است، آن ها خط داستانی بازی را به برهه ای از زمان منتقل کرده اند که کمتر استودیویی جرأت انجام آن را دارد. پس وقتی می گوییم عملکرد مطلوب این عنوان، که یکی از پرهزینه ترین بازی های امسال به شمار می رود تا روز عرضه در هاله ای از ابهام قرار دارد، بی راه نگفته ایم.
اگر از طرفداران پر و پا قرص عناوین شوتر نظامی و به خصوص بتلفیلد باشید، حتماً می دانید که بعد از این همه سال الکترونیک آرتز به هیچ وجه سعی نداشته همچون Arma، اثری تماماً شبیه سازی شده عرضه کند. در واقع بتلفیلد با ارائه ی عناصر شبیه ساز در کنار موارد جذاب و سرعتی دیگر در تلاش است گیم پلی سرگرم کننده ای را برای گیمرها به ارمغان بیاورد.
با این اوصاف، به هنگام تجربه ی بتلفیلد 1 اصلاً انتظار یک شبیه ساز کامل از جنگ جهانی اول را نداشته باشید. در این بازی، تعداد سلاح های اتوماتیک و نیمه اتوماتیک و همچنین کاربردها و قابلیت آن ها بسیار بیشتر از نمونه واقعی شان در جنگ بزرگ است. علاوه بر این، وسایل نقلیه ی سنگینی چون نفربر و یا تانک های ابتدایی نیز در آن زمان بسیار کند بودند و قدرت مانورپذیری کمی داشتند. مسئله ای مهم که دقیقاً خلاف آن را در بتلفیلد 1 شاهد هستیم.
سوالی که باید از خود پرسید، آن است که آیا این مسئله، موردی منفی و ناامید کننده برای بتلفیلد 1 به شمار می رود یا خیر؟ در بتلفیلد 1 پیروی نکردن از یک مبنای حقیقی و در مقابل، سرعت بخشیدن به گیم پلی بازی نه تنها به آن لطمه نمی زند، بلکه موجب می شود طرفداران با شور و اشتیاق بیشتری به سراغ بازی بروند.
دلیلش هم به وضوح مشخص است؛ فرض کنید مشغول تجربه بتلفیلدی بودید که تعداد سلاح هایش محدود بود و برای تکان دادن یک تانک و یا شلیک گلوله ای به کمک آن، باید هفت خان رستم را طی می کردید. آن گاه قطع به یقین اعتراف می کردید که، این بازی نمی تواند با استقبال چندان بالایی مواجه شود.
در واقع با پیشرفت تکنولوژی و طی شدن سال های متمادی، تمایل گیمرها بیشتر به سمت سرعت و همچنین توانایی انطباق پذیری سوق یافته تا چیزی دیگر. گیمرها به هنگام انجام تجربه آنلاین یک بازی می خواهند به سرعت بین مکان های مختلف جا به جا شده، خشابی از تیرها را به سمت دشمن روانه کنند و پس از آن به سرعت برای تعویض خشاب سلاح خود اقدام نمایند.
این روزها الکترونیک آرتز به یکی از نا آرام ترین کمپانی های صنعت بازی های ویدیویی تبدیل شده است. مدیر مالی این کمپانی طی صحبت هایی گفته که نگرانی ما این است که برخی مخاطبان جوانتر نتوانند با این شماره کنار بیایند. در واقع خیل عظیمی از طرفداران حتی ایده ای در مورد جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام ندارند؛ چه برسد به جنگ جهانی اول.
چیزی که در مورد جنگ بزرگ اهمیت دارد، تحول شگرف تکنولوژی در بازه 4 ساله آن است. همه ما می دانیم که نخستین جنگ جهانی با اسب و شمشیر شروع شد و پس از آن به دلیل نیاز مبرم دولت ها به تسلیحاتی کاربردی و مخرب تر، با تانک و هواپیما به پایان رسید. موضوعی که برای گیمرهای جوانتر ناشناخته بوده اما در عین حال فضای فوق العاده ای را برای تیم سازنده مهیا می کند.
این قضیه و کشمکش های تیم سازنده با سران الکترونیک آرتز تا جایی ادامه پیدا کرد که پاتریک سادرلند، رئیس کمپانی الکترونیک آرتز را نیز به مخالفت با ایده جنگ جهانی اول واداشته بود. پاتریک سادرلند می گوید که در ابتدا فکر می کرده انتخاب های بهتر و هیجان انگیزتری برای پیش برد اهدافشان در بتلفیلد وجود دارد.
او اضافه می کند که رقبای بتلفیلد مانند کال آو دیوتی، در حال تدارک دیدن جنگ های فضایی و ورود به عصری پست مدیرنیته و حتی فراتر از آن هستند. بنابراین بتلفیلد نیز نباید از این قاعده مستثنی باشد. پس از اصرار ساکنین استکهلم و پافشاری آن ها، سرانجام سادرلند طرح های اولیه بازی را می بیند.
همین امر کافیست تا به یک باره نظر الکترونیک آرتز تغییر کند و آن ها با ساخت بتلفیلدی بر مبنای نخستین جنگ جهانی موافقت نمایند. مدیر کمپانی الکترونیک آرتز نیز در این خصوص می گوید که آن ها در ابتدای مراحل ساخت بازی وحشت زده بودند. همه چیز بازی قرار بود حس تازگی داشته باشد و گیمر را به مبدأ جنگ های معاصر ببرد.
او در ادامه اضافه می کند، بتلفیلد 1 با داشتن یک داستان غنی و همچنین استفاده از گیم پلی سریع، به عنوانی تبدیل خواهد شد که هر کسی خواهان انجام آن است. البته باید گفت که سخنان اندرو ویلسون تا حدی بی پایه و اساس بوده و مسلماً سران الکترونیک آرتز به شکلی اغراق آمیز به تمجید از ساخته خود می پردازند.
در بخش داستانی، به غیر از شماره ی 1 و 2 عنوان بد کمپانی که از داستانی احساسی و پیچیده برخوردار بود، دیگر نسخه های این فرانچایز، نتوانستند افتخارات زیادی کسب کنند. به طور کلی می توان گفت در چند سال اخیر، بتلفیلد تنهاروی یک کلیشه ای با درون مایه حماسی تمرکز داشته که ابداً قادر به جذب مخاطب نبود.
البته در این خصوص، بتلفیلد تنها نیست؛ در واقع مدت زیادی است که نتوانسته ایم یک شوتر اول شخص نظامی را با داستانی غنی تجربه کنیم. بیشتر سازندگان ترجیح می دهند تمام توان خود را روی بخش چند نفره صرف کرده و بخش داستانی را تنها به عنوان قابلیتی ارزش افزوده در بازی خود قرار دهند.
حال به نظر می رسد در بتلفیلد 1 ورق برگشته است. قرار است به گذشته ای دور سفر کنیم و وقایع جنگ جهانی اول را به نظاره بنشینیم. الکتروینک آرتز از ابتدای معرفی بازی، نسبت به بخش داستانی این اثر به شدت محافظه کارانه عمل می کرد و از این رو اطلاعات چندانی راجع به آن در دسترس نیست.
اما همین قدر می دانیم که بتلفیلد 1 دارای هفت اپیزود کلی شامل 20 مرحله است و در اپیزود آخر قرار است، سرنوشت جنگ رقم بخورد. مقدمه بازی هم به ماجرای قتل آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان و قضایای پس از آن مربوط می شود. قتل این مقام سلطنتی اتریش در منطقه ی سارایوو بوسنی جزو دلایل اصلی وقوع جنگ بزرگ و شعله ور شدن آتش آن بود.
در هر اپیزود کنترل شخصیت های گوناگون را در دست گرفته و جریانات جنگ جهانی اول را با آن ها دنبال می کنید. در بتلفیلد 1 قرار است به مکان هایی چون رشته کوه های آلپ، صحراهای خاورمیانه و عربستان و همچنین آلمان شرقی قدم بگذاریم و در نقش سربازانی کاملاً متفاوت به ایفای نقش بپردازیم.
روایت متفاوت داستان در بتلفیلد 1 نسبت به گذشته و همچنین دنبال کردن آن از چند جناح مختلف، جزو مواردی است که می تواند داستان این عنوان را از حالت خطی خارج کرده و آن را پر پیچ و خم تر از گذشته کند. بتلفیلد1 قصد دارد در بخش داستانی ساختار شکنی کند؛ تغییر رویه ای که به احتمال زیاد به مذاق دیگر رقبا خوش نیامده و رقابت این عناوین را وارد فاز تازه ای می کند.
از همه ی این ها گذشته، بتلفیلد 1 به پشتوانه نام بزرگی چون جنگ جهانی اول می تواند بسیار جذاب به نظر برسد. فرض کنید در حال انجام بازی هستید و صحنه هایی که احتمالاً یک روزی بین سال های 1914 و 1918 به وقوع پیوسته را ببینید. جنگ بزرگ به سبب وقایع و اتفاقاتی که در آن رخ داده، بسیار مستعد به نمایش کشیدن پلات های بزرگ و خاطره انگیز است.
درست است که در این نسخه به گذشته سفر می کنیم، اما توسعه دهندگان DICE در تیم طراحی سعی کرده اند با حفظ سرعت همیشگی بتلفیلد، حس هیجان و سهولت در مانور دادن را برای گیمرها حفظ نمایند. همچون گذشته به سرعت می توانید نشانه گرفته و دشمن مقابل خود را از پای در آورید.
این موضوع در رابطه با وسایل نقلیه نیز صدق می کند و شاهد فرمان پذیری سریع تانک ها هستیم. همانطور که گفته شد، جنگ بزرگ با اسب و شمشیر شروع شد و پس از آن با تانک ها و هواپیما های نسبتاً مدرن پایان یافت. در بتلفیلد 1 نیز با شبیه سازی های مشابهی مواجه خواهیم بود.
علاوه بر وجود تسلیحات کلاسیک شاهد حضور مواردی چون اسب، شمشیر، گرز، زپلین و… در بازی هستیم. استفاده از اسب در این شماره، احتمالاً یکی از جذاب ترین تجربه های شما در فرانچایز بتلفیلد به شمار خواهد رفت. تیم تحقیق و توسعه در سوئد قصد داشته با پیاده سازی ساختار اسب های واقعی به بهترین نحو، تجربه ای تکرار نشدنی برای طرفداران به ارمغان بیاورد.
وقتی در حال استفاده از اسب های سرعتی هستید، به راحتی می توانید به سمت دشمنان نشانه گرفته و آن ها را با یک تیر خلاص کنید. همچنین قادر خواهید بود با استفاده از سلاحی مثل شمشیر، به صورت نزدیک با آن ها مقابله نمایید و نبردی دیدنی پدید آورید.
علاوه بر این در بتلفیلد 1 شاهد مبارزات تن به تن بیشتری هستیم. این بار می توانید با شمشیر و مواردی از این دست به سمت یکدیگر هجوم برده و توانایی های خود را در مبارزات نفر به نفر به رخ رقیبان بکشید. خوشبختانه دایس و الکترونیک آرتز سعی کرده اند، با اختصاص فضای مناسب به این گونه مبارزه، آن ها را پویاتر و سریعتر از سابق جلوه دهند.
زیاد خوشحال نباشید، کارتان در این شماره سخت تر از گذشته شده است؛ در بتلفیلد 1 باید تمامی شرایط محیطی موجود را در نظر بگیرید. مناطق مختلف در این شماره، دارای آب و هوای کاملاً پویا بوده و تأثیر مستقیمی بر تجربه شما در گیم پلی دارند. آب و هوای پویا برای سری بتلفیلد مسئله ای جدیدی نیست؛ اما وجود آن در این نسخه می تواند عطر و بوی خاصی به آن ببخشد.
حالا باید سوار بر هواپیما خود بر فراز صحرای عربستان، در حالی که طوفان شن تمام منطقه را پوشانده است، به دنبال دشمنان بگردید و آن ها را از سر راه بردارید. با توجه به نمایش های بازی انتظار زیادی از بخش چند نفره بتلفیلد 1 می رود. تیم دایس قصد داشته با تازه ترین اثر خود، تجربه ای نوین را در این بخش برایتان به ارمغان بیاورد.
ساکنین استکهلم علاوه بر حفظ عناصر بخش آنلاین نسخه های پیشین، سعی داشته اند با اضافه کردن انیمیشن های تازه و همچنین بهبود گیم پلی بازی در این بخش شما را شیفته ی خود کنند. در همین راستا به هنگام ورود به یک وسیله جنگی و یا تعویض صندلی، با انیمیشن های کاملاً واقع گرایانه و هیجان انگیز رو به رو هستید.
در بتلفیلد 1، منوهای بازی تا حد امکان یکپارچه شده و به سادگی هر چه تمام تر قادر خواهید بود، به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشید. اما شاید حذف کلاس Engineer از بخش آنلاین، یکی از مهم ترین اتفاقات بازی به شمار رود، که از شنیدن خبر آن اندکی شوکه شدیم.
ابزارهای اصلی این کلاس همچون ضد هوایی، ضد تانک و همچنین توانایی تعمیر وسایل نقلیه ی جنگی بازی بین دیگر کلاس های موجود در بازی تقسیم شده اند. بازی در مجموع شامل 4 کلاسی اصلی Medic (مدیک)، Assault (آسولت)، Support (ساپورت) و Scout (اسکاوت) و همچنین دو کلاس فرعی Elite (الیت) و Mechanic (مکانیک) است که در ادامه به معرفی جزئی آن ها خواهیم پرداخت.
نخستین کلاس بازی به نام مدیک، وظیفه امداد رسانی به هم تیمی ها را دارد. همانند قبل به محض زخمی شدن و یا مرگ یارانتان، می توانید به کمک آن ها شتافته و با درمانشان توان رقابتی تیم خود را افزایش دهید. این گروه عموماً از سلاح های DMR استفاده می کنند، که از فواصل دور بسیار مرگبار و کشنده خواهند بود.
کلاس آسولت نیز یکی از کلاس های بازی است که تغییرات فراوانی را به خود دیده است. حالا به جای استفاده از تجهیزاتی چون افزایش دهنده ی سلامتی و یا قابلیت بهبود سربازان مرده، شاهد ابزار انهدام تسلیحات زرهی هستیم. کلاس آسولت یکی از محبوب ترین کلاس های سری بازی های بتلفیلد بوده و از سلاح های نیمه اتوماتیک، اتوماتیک و شات گان به عنوان ابزار اصلی استفاده می کند.
کلاس ساپورت نیز همانند قبل وظیفه پشتیبانی از اعضای تیم را بر عهده دارد. گیمرهایی که این کلاس را انتخاب می کنند، عموماً دارای مسلسل هستند و موظف به تامین مهمات یاران خود هستند. فراموش نکنید که کلاس ساپورت در مانورهای ناگهانی آنچنان خوب عمل نمی کند؛ موردی که شما را مجبور خواهد کرد در گوشه ای سنگر گرفته و به شیوه نامنظم به سمت دشمن شلیک کنید.
در میادین جنگ، شناسایی محل کمین دشمن و همچنین علامت گذاری تسلیحات زرهی از مهم ترین اقداماتی به شمار می رود که به تنهایی می تواند جریان نبرد را تغییر دهد. در بتلفیلد 1 کلاس اسکاوت این وظیفه خطیر را بر عهده دارد. انتخاب کنندگان کلاس اسکاوت قادر هستند از میان اسلحه های دوربرد، میان برد و نزدیک برد با توانایی تخریب بالا، یکی را انتخاب و وارد نبرد شوند.
این کلاس همچنین دارای فشنگ های انفجاری برای آسیب رساندن به وسایل نقلیه ی جنگی و نورافشان برای علامت گذاری محل کمین دشمن است. از بحث کلاس های اصلی که بگذریم، الکترونیک آرتز طی بیانیه ای اعلام کرده بود که در بتلفیلد 1 همچون بازی استار وارز بتلفرانت شاهد قهرمان های مختلف خواهیم بود.
در جدیدترین اثر دایس، نیروهای الیت نقش قهرمان های این عنوان را بازی می کنند. این کلاس در مجموع دارای 3 سرباز و قهرمان است که هر یک در نوع خود یک سلاح کشتار جمعی به شمار می روند. Flame Trooper دارای تجهیزات زرهی سنگین، ماسکی با دید به شدت محدود و یک سلاح شعله افکن است.
فلیم تروپر در درگیری های نزدیک حرف اول را می زند، اما به محض افزایش فاصله ی مبارزات، این قهرمان زبده ضعف های خود را نشان خواهد داد. Sentry قهرمان دیگری بازی است که از زرهی پولادین بهره می برد و مسلسلی سنگین حمل می کند. به واسطه سیستم خنک کننده این سلاح، قادر هستید برای چند دقیقه ای آتش خود را روی دشمن نگه دارید.
سنتری به شدت کند بوده و به دلیل استفاده نکردن از ماسک محافظ به راحتی از پای در می آید. اما Tank Hunter آخرین و مخرب ترین قهرمان کلاس الیت به شمار می رود. این سرباز، همانطور که از نامش پیداست، یک سلاح ضد تانک به همراه دارد و قادر است تانک ها و ادوات زرهی دشمن را در کسری از ثانیه نابود کند.
سرعت بارگذاری سلاح تانک هانتر طولانی بوده و به هیچ عنوان برای نبرد تن به تن توصیه نمی شود. علاوه بر این کلاس مکانیک توانسته قابلیت های کلاس انجینیر را به ارث ببرد اما یک تفاوت عمده با آن دارد؛ در واقع شما در هنگام ورود به بازی قادر به انتخاب این کلاس نیستید.
برای قرار گیری در کلاس مکانیک باید پیش از ورود به بازی، روی نقشه، شروع از داخل هواپیما، تانک زرهی و یا اتومبیل نفربر را انتخاب نمایید. بخش چند نفره بتلفیلد 1 در 9 نقشه ی متفاوت و پرجزئیات دنبال می شود و می توانید در نقش سربازانی از کشورهای بریتانیا، آلمان، امپراتوری اتریش-مجارستان، امپراتوری عثمانی، ایتالیا و آمریکا به ایفای نقش بپردازید. سیستم شخصی سازی بازی نیز به دلیل بازه زمانی ای که بتلفیلد 1 در آن اتفاق می افتد، دارای محدودیت های بیشتری نسبت به گذشته است.
این بدان معناست که با انتخاب های کمتری در بخش شخصی سازی سلاح ها و ادوات زرهی و همچنین تغییر در بخش های گوناگون آن ها مواجه خواهید بود. وسایل نقلیه ای چون هواپیما، تانک، موتورهای سریع، اتومبیل های زرهی و… نیز همانند گذشته در بازی وجود دارند، که به دلیل شکل ظاهری جدیدشان می توانند به شدت لذت بخش باشند.
بتلفیلد 1 همانند نسخه ی چهارم این فرانچایز از موتور گرافیکی Frostbite 3 استفاده می کند. به سبب پیشرفت کد نویسی های بازی و همچنین آزاد کردن ویژگی های جدید این موتور گرافیکی شاهد طراحی های بی نظیر و افکت های دیداری تحسین برانگیز در این اثر هستیم. فراست بایت 3 به خوبی توانسته از پس بافت های محیطی بر بیاید و جلوه زیبایی به بتلفیلد 1 بخشیده است.
دایس با بتلفیلد 1 قصد دارد توانایی های خود را به رخ رقیبان بکشد. آن ها با تغییر زمان بازی و انتخاب جنگ جهانی اول به عنوان پیش زمینه داستانی، دست به ریسکی بزرگ زده اند؛ ریسکی که یا این عنوان را به بلندای موفقیت می رساند و یا آن را به فرش رسانده و سبب شکستش می شود.
این اثر با برخورداری از موتور گرافیکی فراست بایت 3 توانسته است سطح دیداری بی نظیری را مقابل دیدگان قرار می دهد. بافت های بازی، کیفیت بالای انفجارها، تخریب پذیری مثال زدنی آن و همچنین طراحی شگفت انگیز کاراکترهای بتلفیلد 1، همه و همه نوید یک عنوان با کیفیت را از منظر گرافیکی می دهند.
جدیدترین ساخته دایس در نقطه مقابل کال آو دیوتی: اینفینیت وارفر قرار گرفته و اصلی ترین رقیب آن به شمار می رود؛ عنوانی که به آینده ای دور سفر می کند و پا روی سیارات ناشناخته می گذارد. بتلفیلد 1، که با نمایش های خود تا به حال توانسته است نظر مثبت منتقدین را جلب کند، در تاریخ 30 مهر امسال به بازار عرضه خواهد شد.
The post appeared first on .
پیش نمایش Battlefield 1: جنگ بزرگ
پس از عرضه Battlefield 4 و کسب موفقیت های کم و بیش توسط بازی، طرفداران این فرنچایز منتظر رونمایی از نسخه ای دیگر و مشاهده تحولات شگرف در آن بودند. بتلفیلد 4 اثری مبتنی بر بخش چند نفره بود که توانست با ارائه ی مطلوب این بخش، برای ماه ها، میلیون ها گیمر را به خود سرگرم کند.
بخش داستانی نیز صرفاً یک روند خطی را با داستانی متوسط و آبکی بیان می کرد که قادر بود تنها 8 تا 10 ساعت، طرفداران این بخش را مشغول نماید. بتلفیلد 4 با وجود طرفداران بسیاری که در قسمت آنلاین داشت، به هنگام عرضه مشکلات زیادی را در این بخش و همچنین ثبات سرورها به خود دیده بود. همین امر دلیل محکمی شد بر عرضه ی آپدیت های حجیم و چند گیگابایتی که به مذاق خیلی ها خوش نمی آمد.
پس از عرضه ی این نسخه، الکترونیک آرتز سعی می کند با تغییر دادن روند کلی بتلفید، آن را وارد فاز تازه ای کند. بر خلاف خواسته ی طرفداران مبنی بر عرضه مجدد عنوانی شماره دار و یا حتی احیای سری محبوب Battlefeld: Bad Company، الکترونیک آرتز بازی Battlefield: Hardline را منتشر کرد.
بتلفیلد هاردلاین به عقیده بسیاری یک بتلفیلد واقعی نبود. بگذارید ساده تر بگوییم، بتلفیلد هاردلاین ابداً المان های یک بتلفیلد اصلی را با خود یدک نمی کشید. چیزی که از بتلفیلد می شناسیم، درگیر شدن در جنگ های عظیم، استفاده از انواع و اقسام سلاح ها و تسلیحات سنگین و صحنه های حماسی فراوان است.
چیزی که هاردلاین ارائه می داد یک نسخه ی مدرنیزه شده از بازی فوق محبوب کانتر استریک بود. بخش چند نفره به درگیری دزدها و پلیس ها ختم می شد. در تازه ترین عنوان ساخته شده توسط Visceral Games که هاردلاین لقب گرفته بود باید در مدهای مختلف به صورت تاکتیکی به مقابله با هم می پرداختید.
اما گویا الکترونیک آرتز نقشه های بیشتری برای این سری داشته است. با انتشار آخرین بتلفیلد ساخته شده توسط این کمپانی خبرهای متعددی مبنی بر در دست ساخت بودن یک بتلفیلد انقلابی توسط استودیوی سوئدی به بیرون درز پیدا می کند. خوشبختانه الکترونیک آرتز با عرضه ی عناوینی چون بتلفیلد هاردلاین و Star Wars Battlefront فرصت مناسبی را برای خود فراهم کرد تا به واسطه آن عنوان شماره دار خود را احیا کند.
پس از کش و قوس های فراوان، سرانجام انتظارها به پایان رسید و نسخه ای جدید از بتلفیلد با نام عجیب بتلفیلد 1 به صورت رسمی برای عموم معرفی شد. این شماره چهاردهمین نسخه از فرانچایز بتلفیلد بوده و قرار است وقایع جنگ جهانی اول را به سبک الکترونیک آرتز و استودیوی سوئدی DICE به تصویر بکشد.
نمایش ابتدایی بازی با آن که اطلاعات مهمی را در رابطه با روند بازی در اختیار نمی گذاشت، اما آن قدر خوب بود که بتواند به محبوب ترین ویدیوی آپلود شده روی وب سایت یوتوب تبدیل شود. نمی خواهیم خودمان را گول بزنیم؛ بتلفیلد 1 یکی از دشوارترین و ناهموارترین مسیرها را در مقابل خود دارد.
جنگ جهانی اول که با نام جنگ بزرگ نیز شناخته می شود، از دهه ی 90 میلادی تا به حال پیش زمینه داستانی عناوین زیادی در صنعت سینما بوده است. اما متأسفانه این رویداد تاریخی که از آن به عنوان برجسته ترین رخداد بشر نیز یاد می شود نتوانسته آن طور که باید و شاید در صنعت بازی های ویدیویی توفیق کسب کند.
پیشینه جنگ جهانی اول آن قدر وسیع و بزرگ است که به تنهایی بتواند، یک اثر را زمین زده و یا آن را به اوج موفقیت برساند. در صنعتی که اکثر توسعه دهندگان سعی می کنند با نشان دادن پیشرفت تکنولوژی و صعود به آینده، طرفداران را مجاب به تجربه ی عناوین خود کنند، الکترونیک آرتز به همراه دایس دست به اقدامی به شدت انقلابی زده است.
این عنوان امسال باید با اثری چون Call of Duty: Infinite Warfare به رقابت بپردازد که ما را به فضا برده و قدم گذاشتن روی سیارات دیگر را برایمان به ارمغان می آورد. حقیقت امر آن است که تا زمان انتشار بتلفیلد 1 نمی توان راجع به موفقیت و یا عدم موفقیت آن سخن گفت.
در واقع الکترونیک آرتز حرکتی بزرگ کرده است، آن ها خط داستانی بازی را به برهه ای از زمان منتقل کرده اند که کمتر استودیویی جرأت انجام آن را دارد. پس وقتی می گوییم عملکرد مطلوب این عنوان، که یکی از پرهزینه ترین بازی های امسال به شمار می رود تا روز عرضه در هاله ای از ابهام قرار دارد، بی راه نگفته ایم.
اگر از طرفداران پر و پا قرص عناوین شوتر نظامی و به خصوص بتلفیلد باشید، حتماً می دانید که بعد از این همه سال الکترونیک آرتز به هیچ وجه سعی نداشته همچون Arma، اثری تماماً شبیه سازی شده عرضه کند. در واقع بتلفیلد با ارائه ی عناصر شبیه ساز در کنار موارد جذاب و سرعتی دیگر در تلاش است گیم پلی سرگرم کننده ای را برای گیمرها به ارمغان بیاورد.
با این اوصاف، به هنگام تجربه ی بتلفیلد 1 اصلاً انتظار یک شبیه ساز کامل از جنگ جهانی اول را نداشته باشید. در این بازی، تعداد سلاح های اتوماتیک و نیمه اتوماتیک و همچنین کاربردها و قابلیت آن ها بسیار بیشتر از نمونه واقعی شان در جنگ بزرگ است. علاوه بر این، وسایل نقلیه ی سنگینی چون نفربر و یا تانک های ابتدایی نیز در آن زمان بسیار کند بودند و قدرت مانورپذیری کمی داشتند. مسئله ای مهم که دقیقاً خلاف آن را در بتلفیلد 1 شاهد هستیم.
سوالی که باید از خود پرسید، آن است که آیا این مسئله، موردی منفی و ناامید کننده برای بتلفیلد 1 به شمار می رود یا خیر؟ در بتلفیلد 1 پیروی نکردن از یک مبنای حقیقی و در مقابل، سرعت بخشیدن به گیم پلی بازی نه تنها به آن لطمه نمی زند، بلکه موجب می شود طرفداران با شور و اشتیاق بیشتری به سراغ بازی بروند.
دلیلش هم به وضوح مشخص است؛ فرض کنید مشغول تجربه بتلفیلدی بودید که تعداد سلاح هایش محدود بود و برای تکان دادن یک تانک و یا شلیک گلوله ای به کمک آن، باید هفت خان رستم را طی می کردید. آن گاه قطع به یقین اعتراف می کردید که، این بازی نمی تواند با استقبال چندان بالایی مواجه شود.
در واقع با پیشرفت تکنولوژی و طی شدن سال های متمادی، تمایل گیمرها بیشتر به سمت سرعت و همچنین توانایی انطباق پذیری سوق یافته تا چیزی دیگر. گیمرها به هنگام انجام تجربه آنلاین یک بازی می خواهند به سرعت بین مکان های مختلف جا به جا شده، خشابی از تیرها را به سمت دشمن روانه کنند و پس از آن به سرعت برای تعویض خشاب سلاح خود اقدام نمایند.
این روزها الکترونیک آرتز به یکی از نا آرام ترین کمپانی های صنعت بازی های ویدیویی تبدیل شده است. مدیر مالی این کمپانی طی صحبت هایی گفته که نگرانی ما این است که برخی مخاطبان جوانتر نتوانند با این شماره کنار بیایند. در واقع خیل عظیمی از طرفداران حتی ایده ای در مورد جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام ندارند؛ چه برسد به جنگ جهانی اول.
چیزی که در مورد جنگ بزرگ اهمیت دارد، تحول شگرف تکنولوژی در بازه 4 ساله آن است. همه ما می دانیم که نخستین جنگ جهانی با اسب و شمشیر شروع شد و پس از آن به دلیل نیاز مبرم دولت ها به تسلیحاتی کاربردی و مخرب تر، با تانک و هواپیما به پایان رسید. موضوعی که برای گیمرهای جوانتر ناشناخته بوده اما در عین حال فضای فوق العاده ای را برای تیم سازنده مهیا می کند.
این قضیه و کشمکش های تیم سازنده با سران الکترونیک آرتز تا جایی ادامه پیدا کرد که پاتریک سادرلند، رئیس کمپانی الکترونیک آرتز را نیز به مخالفت با ایده جنگ جهانی اول واداشته بود. پاتریک سادرلند می گوید که در ابتدا فکر می کرده انتخاب های بهتر و هیجان انگیزتری برای پیش برد اهدافشان در بتلفیلد وجود دارد.
او اضافه می کند که رقبای بتلفیلد مانند کال آو دیوتی، در حال تدارک دیدن جنگ های فضایی و ورود به عصری پست مدیرنیته و حتی فراتر از آن هستند. بنابراین بتلفیلد نیز نباید از این قاعده مستثنی باشد. پس از اصرار ساکنین استکهلم و پافشاری آن ها، سرانجام سادرلند طرح های اولیه بازی را می بیند.
همین امر کافیست تا به یک باره نظر الکترونیک آرتز تغییر کند و آن ها با ساخت بتلفیلدی بر مبنای نخستین جنگ جهانی موافقت نمایند. مدیر کمپانی الکترونیک آرتز نیز در این خصوص می گوید که آن ها در ابتدای مراحل ساخت بازی وحشت زده بودند. همه چیز بازی قرار بود حس تازگی داشته باشد و گیمر را به مبدأ جنگ های معاصر ببرد.
او در ادامه اضافه می کند، بتلفیلد 1 با داشتن یک داستان غنی و همچنین استفاده از گیم پلی سریع، به عنوانی تبدیل خواهد شد که هر کسی خواهان انجام آن است. البته باید گفت که سخنان اندرو ویلسون تا حدی بی پایه و اساس بوده و مسلماً سران الکترونیک آرتز به شکلی اغراق آمیز به تمجید از ساخته خود می پردازند.
در بخش داستانی، به غیر از شماره ی 1 و 2 عنوان بد کمپانی که از داستانی احساسی و پیچیده برخوردار بود، دیگر نسخه های این فرانچایز، نتوانستند افتخارات زیادی کسب کنند. به طور کلی می توان گفت در چند سال اخیر، بتلفیلد تنهاروی یک کلیشه ای با درون مایه حماسی تمرکز داشته که ابداً قادر به جذب مخاطب نبود.
البته در این خصوص، بتلفیلد تنها نیست؛ در واقع مدت زیادی است که نتوانسته ایم یک شوتر اول شخص نظامی را با داستانی غنی تجربه کنیم. بیشتر سازندگان ترجیح می دهند تمام توان خود را روی بخش چند نفره صرف کرده و بخش داستانی را تنها به عنوان قابلیتی ارزش افزوده در بازی خود قرار دهند.
حال به نظر می رسد در بتلفیلد 1 ورق برگشته است. قرار است به گذشته ای دور سفر کنیم و وقایع جنگ جهانی اول را به نظاره بنشینیم. الکتروینک آرتز از ابتدای معرفی بازی، نسبت به بخش داستانی این اثر به شدت محافظه کارانه عمل می کرد و از این رو اطلاعات چندانی راجع به آن در دسترس نیست.
اما همین قدر می دانیم که بتلفیلد 1 دارای هفت اپیزود کلی شامل 20 مرحله است و در اپیزود آخر قرار است، سرنوشت جنگ رقم بخورد. مقدمه بازی هم به ماجرای قتل آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان و قضایای پس از آن مربوط می شود. قتل این مقام سلطنتی اتریش در منطقه ی سارایوو بوسنی جزو دلایل اصلی وقوع جنگ بزرگ و شعله ور شدن آتش آن بود.
در هر اپیزود کنترل شخصیت های گوناگون را در دست گرفته و جریانات جنگ جهانی اول را با آن ها دنبال می کنید. در بتلفیلد 1 قرار است به مکان هایی چون رشته کوه های آلپ، صحراهای خاورمیانه و عربستان و همچنین آلمان شرقی قدم بگذاریم و در نقش سربازانی کاملاً متفاوت به ایفای نقش بپردازیم.
روایت متفاوت داستان در بتلفیلد 1 نسبت به گذشته و همچنین دنبال کردن آن از چند جناح مختلف، جزو مواردی است که می تواند داستان این عنوان را از حالت خطی خارج کرده و آن را پر پیچ و خم تر از گذشته کند. بتلفیلد1 قصد دارد در بخش داستانی ساختار شکنی کند؛ تغییر رویه ای که به احتمال زیاد به مذاق دیگر رقبا خوش نیامده و رقابت این عناوین را وارد فاز تازه ای می کند.
از همه ی این ها گذشته، بتلفیلد 1 به پشتوانه نام بزرگی چون جنگ جهانی اول می تواند بسیار جذاب به نظر برسد. فرض کنید در حال انجام بازی هستید و صحنه هایی که احتمالاً یک روزی بین سال های 1914 و 1918 به وقوع پیوسته را ببینید. جنگ بزرگ به سبب وقایع و اتفاقاتی که در آن رخ داده، بسیار مستعد به نمایش کشیدن پلات های بزرگ و خاطره انگیز است.
درست است که در این نسخه به گذشته سفر می کنیم، اما توسعه دهندگان DICE در تیم طراحی سعی کرده اند با حفظ سرعت همیشگی بتلفیلد، حس هیجان و سهولت در مانور دادن را برای گیمرها حفظ نمایند. همچون گذشته به سرعت می توانید نشانه گرفته و دشمن مقابل خود را از پای در آورید.
این موضوع در رابطه با وسایل نقلیه نیز صدق می کند و شاهد فرمان پذیری سریع تانک ها هستیم. همانطور که گفته شد، جنگ بزرگ با اسب و شمشیر شروع شد و پس از آن با تانک ها و هواپیما های نسبتاً مدرن پایان یافت. در بتلفیلد 1 نیز با شبیه سازی های مشابهی مواجه خواهیم بود.
علاوه بر وجود تسلیحات کلاسیک شاهد حضور مواردی چون اسب، شمشیر، گرز، زپلین و… در بازی هستیم. استفاده از اسب در این شماره، احتمالاً یکی از جذاب ترین تجربه های شما در فرانچایز بتلفیلد به شمار خواهد رفت. تیم تحقیق و توسعه در سوئد قصد داشته با پیاده سازی ساختار اسب های واقعی به بهترین نحو، تجربه ای تکرار نشدنی برای طرفداران به ارمغان بیاورد.
وقتی در حال استفاده از اسب های سرعتی هستید، به راحتی می توانید به سمت دشمنان نشانه گرفته و آن ها را با یک تیر خلاص کنید. همچنین قادر خواهید بود با استفاده از سلاحی مثل شمشیر، به صورت نزدیک با آن ها مقابله نمایید و نبردی دیدنی پدید آورید.
علاوه بر این در بتلفیلد 1 شاهد مبارزات تن به تن بیشتری هستیم. این بار می توانید با شمشیر و مواردی از این دست به سمت یکدیگر هجوم برده و توانایی های خود را در مبارزات نفر به نفر به رخ رقیبان بکشید. خوشبختانه دایس و الکترونیک آرتز سعی کرده اند، با اختصاص فضای مناسب به این گونه مبارزه، آن ها را پویاتر و سریعتر از سابق جلوه دهند.
زیاد خوشحال نباشید، کارتان در این شماره سخت تر از گذشته شده است؛ در بتلفیلد 1 باید تمامی شرایط محیطی موجود را در نظر بگیرید. مناطق مختلف در این شماره، دارای آب و هوای کاملاً پویا بوده و تأثیر مستقیمی بر تجربه شما در گیم پلی دارند. آب و هوای پویا برای سری بتلفیلد مسئله ای جدیدی نیست؛ اما وجود آن در این نسخه می تواند عطر و بوی خاصی به آن ببخشد.
حالا باید سوار بر هواپیما خود بر فراز صحرای عربستان، در حالی که طوفان شن تمام منطقه را پوشانده است، به دنبال دشمنان بگردید و آن ها را از سر راه بردارید. با توجه به نمایش های بازی انتظار زیادی از بخش چند نفره بتلفیلد 1 می رود. تیم دایس قصد داشته با تازه ترین اثر خود، تجربه ای نوین را در این بخش برایتان به ارمغان بیاورد.
ساکنین استکهلم علاوه بر حفظ عناصر بخش آنلاین نسخه های پیشین، سعی داشته اند با اضافه کردن انیمیشن های تازه و همچنین بهبود گیم پلی بازی در این بخش شما را شیفته ی خود کنند. در همین راستا به هنگام ورود به یک وسیله جنگی و یا تعویض صندلی، با انیمیشن های کاملاً واقع گرایانه و هیجان انگیز رو به رو هستید.
در بتلفیلد 1، منوهای بازی تا حد امکان یکپارچه شده و به سادگی هر چه تمام تر قادر خواهید بود، به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشید. اما شاید حذف کلاس Engineer از بخش آنلاین، یکی از مهم ترین اتفاقات بازی به شمار رود، که از شنیدن خبر آن اندکی شوکه شدیم.
ابزارهای اصلی این کلاس همچون ضد هوایی، ضد تانک و همچنین توانایی تعمیر وسایل نقلیه ی جنگی بازی بین دیگر کلاس های موجود در بازی تقسیم شده اند. بازی در مجموع شامل 4 کلاسی اصلی Medic (مدیک)، Assault (آسولت)، Support (ساپورت) و Scout (اسکاوت) و همچنین دو کلاس فرعی Elite (الیت) و Mechanic (مکانیک) است که در ادامه به معرفی جزئی آن ها خواهیم پرداخت.
نخستین کلاس بازی به نام مدیک، وظیفه امداد رسانی به هم تیمی ها را دارد. همانند قبل به محض زخمی شدن و یا مرگ یارانتان، می توانید به کمک آن ها شتافته و با درمانشان توان رقابتی تیم خود را افزایش دهید. این گروه عموماً از سلاح های DMR استفاده می کنند، که از فواصل دور بسیار مرگبار و کشنده خواهند بود.
کلاس آسولت نیز یکی از کلاس های بازی است که تغییرات فراوانی را به خود دیده است. حالا به جای استفاده از تجهیزاتی چون افزایش دهنده ی سلامتی و یا قابلیت بهبود سربازان مرده، شاهد ابزار انهدام تسلیحات زرهی هستیم. کلاس آسولت یکی از محبوب ترین کلاس های سری بازی های بتلفیلد بوده و از سلاح های نیمه اتوماتیک، اتوماتیک و شات گان به عنوان ابزار اصلی استفاده می کند.
کلاس ساپورت نیز همانند قبل وظیفه پشتیبانی از اعضای تیم را بر عهده دارد. گیمرهایی که این کلاس را انتخاب می کنند، عموماً دارای مسلسل هستند و موظف به تامین مهمات یاران خود هستند. فراموش نکنید که کلاس ساپورت در مانورهای ناگهانی آنچنان خوب عمل نمی کند؛ موردی که شما را مجبور خواهد کرد در گوشه ای سنگر گرفته و به شیوه نامنظم به سمت دشمن شلیک کنید.
در میادین جنگ، شناسایی محل کمین دشمن و همچنین علامت گذاری تسلیحات زرهی از مهم ترین اقداماتی به شمار می رود که به تنهایی می تواند جریان نبرد را تغییر دهد. در بتلفیلد 1 کلاس اسکاوت این وظیفه خطیر را بر عهده دارد. انتخاب کنندگان کلاس اسکاوت قادر هستند از میان اسلحه های دوربرد، میان برد و نزدیک برد با توانایی تخریب بالا، یکی را انتخاب و وارد نبرد شوند.
این کلاس همچنین دارای فشنگ های انفجاری برای آسیب رساندن به وسایل نقلیه ی جنگی و نورافشان برای علامت گذاری محل کمین دشمن است. از بحث کلاس های اصلی که بگذریم، الکترونیک آرتز طی بیانیه ای اعلام کرده بود که در بتلفیلد 1 همچون بازی استار وارز بتلفرانت شاهد قهرمان های مختلف خواهیم بود.
در جدیدترین اثر دایس، نیروهای الیت نقش قهرمان های این عنوان را بازی می کنند. این کلاس در مجموع دارای 3 سرباز و قهرمان است که هر یک در نوع خود یک سلاح کشتار جمعی به شمار می روند. Flame Trooper دارای تجهیزات زرهی سنگین، ماسکی با دید به شدت محدود و یک سلاح شعله افکن است.
فلیم تروپر در درگیری های نزدیک حرف اول را می زند، اما به محض افزایش فاصله ی مبارزات، این قهرمان زبده ضعف های خود را نشان خواهد داد. Sentry قهرمان دیگری بازی است که از زرهی پولادین بهره می برد و مسلسلی سنگین حمل می کند. به واسطه سیستم خنک کننده این سلاح، قادر هستید برای چند دقیقه ای آتش خود را روی دشمن نگه دارید.
سنتری به شدت کند بوده و به دلیل استفاده نکردن از ماسک محافظ به راحتی از پای در می آید. اما Tank Hunter آخرین و مخرب ترین قهرمان کلاس الیت به شمار می رود. این سرباز، همانطور که از نامش پیداست، یک سلاح ضد تانک به همراه دارد و قادر است تانک ها و ادوات زرهی دشمن را در کسری از ثانیه نابود کند.
سرعت بارگذاری سلاح تانک هانتر طولانی بوده و به هیچ عنوان برای نبرد تن به تن توصیه نمی شود. علاوه بر این کلاس مکانیک توانسته قابلیت های کلاس انجینیر را به ارث ببرد اما یک تفاوت عمده با آن دارد؛ در واقع شما در هنگام ورود به بازی قادر به انتخاب این کلاس نیستید.
برای قرار گیری در کلاس مکانیک باید پیش از ورود به بازی، روی نقشه، شروع از داخل هواپیما، تانک زرهی و یا اتومبیل نفربر را انتخاب نمایید. بخش چند نفره بتلفیلد 1 در 9 نقشه ی متفاوت و پرجزئیات دنبال می شود و می توانید در نقش سربازانی از کشورهای بریتانیا، آلمان، امپراتوری اتریش-مجارستان، امپراتوری عثمانی، ایتالیا و آمریکا به ایفای نقش بپردازید. سیستم شخصی سازی بازی نیز به دلیل بازه زمانی ای که بتلفیلد 1 در آن اتفاق می افتد، دارای محدودیت های بیشتری نسبت به گذشته است.
این بدان معناست که با انتخاب های کمتری در بخش شخصی سازی سلاح ها و ادوات زرهی و همچنین تغییر در بخش های گوناگون آن ها مواجه خواهید بود. وسایل نقلیه ای چون هواپیما، تانک، موتورهای سریع، اتومبیل های زرهی و… نیز همانند گذشته در بازی وجود دارند، که به دلیل شکل ظاهری جدیدشان می توانند به شدت لذت بخش باشند.
بتلفیلد 1 همانند نسخه ی چهارم این فرانچایز از موتور گرافیکی Frostbite 3 استفاده می کند. به سبب پیشرفت کد نویسی های بازی و همچنین آزاد کردن ویژگی های جدید این موتور گرافیکی شاهد طراحی های بی نظیر و افکت های دیداری تحسین برانگیز در این اثر هستیم. فراست بایت 3 به خوبی توانسته از پس بافت های محیطی بر بیاید و جلوه زیبایی به بتلفیلد 1 بخشیده است.
دایس با بتلفیلد 1 قصد دارد توانایی های خود را به رخ رقیبان بکشد. آن ها با تغییر زمان بازی و انتخاب جنگ جهانی اول به عنوان پیش زمینه داستانی، دست به ریسکی بزرگ زده اند؛ ریسکی که یا این عنوان را به بلندای موفقیت می رساند و یا آن را به فرش رسانده و سبب شکستش می شود.
این اثر با برخورداری از موتور گرافیکی فراست بایت 3 توانسته است سطح دیداری بی نظیری را مقابل دیدگان قرار می دهد. بافت های بازی، کیفیت بالای انفجارها، تخریب پذیری مثال زدنی آن و همچنین طراحی شگفت انگیز کاراکترهای بتلفیلد 1، همه و همه نوید یک عنوان با کیفیت را از منظر گرافیکی می دهند.
جدیدترین ساخته دایس در نقطه مقابل کال آو دیوتی: اینفینیت وارفر قرار گرفته و اصلی ترین رقیب آن به شمار می رود؛ عنوانی که به آینده ای دور سفر می کند و پا روی سیارات ناشناخته می گذارد. بتلفیلد 1، که با نمایش های خود تا به حال توانسته است نظر مثبت منتقدین را جلب کند، در تاریخ 30 مهر امسال به بازار عرضه خواهد شد.
The post appeared first on .
پیش نمایش Battlefield 1: جنگ بزرگ
آخرین دیدگاهها